بیضایی تنها دو فیلم کوتاه و بلند تحت عنوان سینمای کودک و نوجوان ساخته است: «سفر» (۱۳۵۱) و «باشو غریبه کوچک» (۱۳۶۴). هرچند آثار نمایشی و داستانی او نیز مملو از شخصیتهای کودکانه، روایتهای تمثیلی و دغدغه تربیتی است. در نمایشنامههایش همچون «عروسکها» «قصه ماه پنهان» و «ساحل نجات» کودک و جهان پیرامون او حضوری بیبدیل دارند
اتاقک گِلی در یک جمله فیلمی است درباره انسان در میانه عشق و جنگ اما نه عشق را میفهمد و نه جنگ را بهدرستی بازمینماید. بااینحال در پس این کاستیها نشانههایی از یک فیلمساز خوش فکر و جستوجوگر به چشم میخورد که اگر مسیر خود را با تأمل و تجربه ادامه دهد میتواند در آینده سهمی مهمتر در سینمای دفاع مقدس داشته باشد.
«هیلد» بیش از آنکه یک نمایش صرف باشد یک تجربه آیینی مدرن است؛ تجربهای که تماشاگر را به تأمل در باب سنت، هویت و تقابلهای درونی فرا میخواند. این نمایش اثبات میکند که میتوان با تکیه بر ریشهها زبانی، راهی برای گفتوگو با انسان امروز یافت.
این نمایش با بهرهگیری از چهار و نیم اپیزود کوتاه گونههایی چون جیجیویجی (نمایش عروسکی سنتی شیراز) شبیه مضحک یا تعزیهی خندهدار نمایشهای قهوه خانهای قصههای دیو و عاشقانههای ایرانی و مجالس زنانهی شادیآور را بازآفرینی میکند. انتخاب چنین گونههایی که بسیاری از آنها در خطر فراموشیاند نشاندهنده دغدغه کارگردان برای احیای میراث نمایشی ایران است.
گورستان تاریخی «شهسوار» در روستای کهباد ایذه، یکی از مهمترین محوطههای بازمانده از این هنر آیینی است که در کنار نقشبرجستهای عیلامی با قدمتی ششهزار ساله قرار دارد.