لبخند سبز - قلعه الموت، با لقب «آشیانه عقاب»، بر فراز صخرهای ۲۱۶۳متری در شمال شرق روستای گازرخان استان قزوین جا خوش کرده است. این دژ کهن نماد مقاومت و معماری هوشمند ایرانیان است؛ جایی که حسن صباح رهبر فرقه اسماعیلیه ۳۵سال آن را به مقری تسخیرناپذیر تبدیل کرد و تاریخ ایران را برای همیشه دگرگون ساخت.
تاریخ خونین، از اسماعیلیان تا حمله مغول
قلعه الموت در سال ۲۴۶هجری قمری توسط دیلمیان ساخته شد اما اوج شکوه آن به قرن پنجم و حضور حسن صباح بازمیگردد. او با استراتژی نظامی منحصربهفرد قلعه را به پایگاهی برای مبارزه با سلجوقیان تبدیل کرد. تراژدی بزرگ در سال ۶۵۴ه.ق رخ داد؛ هلاکوخان مغول قلعه را فتح کرد، کتابخانه نفیسش را سوزاند و دژی که قرنها مقاومت کرده بود به خاکستر تبدیل شد.
معماری هوشمند: رازهای تسخیرناپذیری
قلعه الموت با مساحت ۲۰ هزارمترمربع نمونهای از نبوغ دفاعی است
تنها ورودی: تونلی ۶متری در ضلع شمال شرقی که با سنگ تراشیده شده و دسترسی دشمن را ناممکن میکرد.
سیستم آبرسانی شگفتانگیز: انتقال آب از چشمه «کلدر» با تنبوشههای سفالی به حوض سنگی ۸×۵متری که هرگز خشک نمیشد.
خندق مرگبار: حفرهای به طول ۵۰متر در دامنه جنوبی که با آب پر میشد و هرگونه نفوذ را بیمعنا میکرد.
بر اساس پژوهشهای دانشگاهی، قلعه الموت عاملی حیاتی برای اقتصاد روستای گازرخان بوده است، گسترش اقامتگاههای برمگردی، فروش محصولات محلی و ایجاد شغل، مهاجرت به شهرها را کاهش داده و زندگی را به این منطقه بازگردانده است.
اسرار ناگفته: از افسانه سه یار تا درخت تاک جاودان
افسانه سه یار: گفته میشود حسن صباح، خیام و خواجه نظامالملک در کودکی پیمان بستند تا یکدیگر را در قدرت یاری کنند، اما رقابت آنها به دشمنی خونین انجامید!
درخت تاک معجزهآسا: در قلعه بالا (جورقلا)، تاکی ۸۰۰ساله هنوز سبز است؛ گواهی زنده بر ویرانیهای تاریخ.
امروز قلعه الموت بیش از یک ویرانه تاریخی است؛ نماد مقاومت در برابر مهاجمان و گواهی بر هوش معماری ایرانیان. هر آجری از این دژ، روایتی از عشق به میهن را زمزمه میکند. پروژههای مرمتی اخیر امید میدهند که این «آشیانه عقاب» بار دیگر اوج بگیرد و نسلهای آینده را با رازهای هزارسالهاش میخکوب کند.