menusearch
labkhandsabz.ir

پیرپسر؛ روایت بحران هویت در جامعه معاصر 

جستجو
يكشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۴ | ۱۱:۳۴:۴۱
۱۴۰۴/۳/۲۸ چهارشنبه
(0)
(0)
پیرپسر؛ روایت بحران هویت در جامعه معاصر 
پیرپسر؛ روایت بحران هویت در جامعه معاصر 

پیر پسر - لبخند سبز

مهدی صالحی

لبخند سبز - فیلم «پیرپسر» ساخته اکتای براهنی را می‌توان از منظر روانشناسی یکی از آثار شاخص سینمای معاصر ایران دانست که بیش از آنکه صرفاً یک روایت داستانی باشد، تجربه‌ای روانی و اجتماعی برای مخاطب خلق می‌کند. این فیلم به شکلی عمیق به بحران‌های هویتی، تنهایی، و فشارهای اجتماعی می‌پردازد و شخصیت‌های آن هر یک بازتابی از زخم‌های روانی انسان معاصر هستند. در این نقد تلاش می‌کنم با نگاهی روانشناختی، لایه‌های پنهان فیلم را بررسی کنم و نشان دهم چگونه «پیرپسر» به آینه‌ای از وضعیت روانی جامعه امروز بدل می‌شود

در سطح نخست، فیلم به بحران هویت فردی می‌پردازد. شخصیت‌های اصلی گرفتار تضادهای درونی‌اند؛ میان میل به آزادی فردی و فشارهای اجتماعی، میان خواست رهایی و ترس از قضاوت، میان نیاز به ارتباط و ناتوانی در بیان احساسات. این تضادها در روانشناسی به عنوان کشمکش میان «خود» و «نقاب» شناخته می‌شوند؛ جایی که فرد برای بقا در جامعه نقابی بر چهره می‌زند اما در درون با سایه‌های خود درگیر است. «پیرپسر» دقیقاً همین وضعیت را به تصویر می‌کشد: شخصیت‌ها در ظاهر نقش‌های اجتماعی خود را ایفا می‌کنند اما در خلوت با اضطراب، افسردگی و احساس بی‌معنایی دست‌وپنجه نرم می‌کنند

از منظر روانشناسی تحلیلی یونگ، فیلم سرشار از نشانه‌های مربوط به «سایه» است. سایه بخش ناخودآگاه شخصیت است که شامل امیال سرکوب‌شده، ترس‌ها و ضعف‌هاست. در «پیرپسر» سایه‌ها به شکل پرخاشگری، انزوا، یا شکست‌های مکرر نمایان می‌شوند. شخصیت‌ها نمی‌توانند با سایه‌های خود مواجه شوند و همین ناتوانی آنان را به سمت فروپاشی روانی سوق می‌دهد. سکوت‌های طولانی، خلأهای ارتباطی و نگاه‌های خیره در فیلم، همه نشانه‌هایی از حضور سایه و ناتوانی در بیان آن هستند

از منظر روانشناسی اجتماعی، فیلم نقدی بر جامعه‌ای است که فردیت را سرکوب می‌کند و فشار سنت‌ها و ساختارهای اجتماعی را بر دوش افراد می‌گذارد. شخصیت‌ها در تلاش برای یافتن جایگاه خود، با شکست‌های مکرر مواجه می‌شوند و این شکست‌ها به شکل افسردگی، اضطراب و پرخاشگری بروز می‌کند. جامعه‌ای که در فیلم ترسیم می‌شود، فضایی است که در آن حمایت اجتماعی وجود ندارد و افراد در تنهایی و بی‌پناهی رها شده‌اند. این وضعیت روانی به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه فقدان ارتباط سالم و نبود شبکه‌های حمایتی می‌تواند به فروپاشی روانی فرد منجر شود

از منظر روانشناسی بالینی، می‌توان نشانه‌های اختلالات روانی را در شخصیت‌ها مشاهده کرد. برخی شخصیت‌ها دچار افسردگی‌اند؛ بی‌انگیزگی، احساس بی‌معنایی و کناره‌گیری اجتماعی در رفتارشان مشهود است. برخی دیگر نشانه‌های اضطراب دارند؛ بی‌قراری، ترس از آینده و ناتوانی در تصمیم‌گیری. پرخاشگری نیز به‌عنوان مکانیسم دفاعی در برابر فشارهای بیرونی دیده می‌شود. این اختلالات نه به‌عنوان بیماری‌های فردی، بلکه به‌عنوان پیامدهای اجتماعی و فرهنگی مطرح می‌شوند؛ یعنی جامعه‌ای که فرد را در فشار قرار می‌دهد، زمینه‌ساز بروز این اختلالات می‌شود

از منظر روانشناسی ارتباطات، فیلم نشان می‌دهد که چگونه ناتوانی در گفت‌وگو و بیان احساسات می‌تواند به بحران‌های روانی منجر شود. شخصیت‌ها اغلب در سکوت فرو می‌روند یا گفت‌وگوهایشان سطحی و بی‌روح است. این فقدان ارتباط سالم، آنان را در چرخه‌ای از سوءتفاهم و تنهایی گرفتار می‌کند. در روانشناسی، ارتباط سالم یکی از مهم‌ترین عوامل سلامت روانی است؛ وقتی افراد نتوانند احساسات خود را بیان کنند یا شنیده شوند، دچار انزوا و افسردگی می‌شوند. «پیرپسر» دقیقاً همین وضعیت را به تصویر می‌کشد.

از منظر روانشناسی فرهنگی، فیلم بازتابی از جامعه‌ای است که میان سنت و مدرنیته گرفتار شده است. شخصیت‌ها در تلاش برای یافتن هویت خود، با فشار سنت‌ها و انتظارات اجتماعی مواجه‌اند و در عین حال میل به آزادی و فردیت دارند. این تضاد فرهنگی به بحران روانی منجر می‌شود؛ زیرا فرد نمی‌تواند میان این دو قطب تعادل برقرار کند. فیلم نشان می‌دهد که چگونه فشار سنت می‌تواند فرد را به انزوا و شکست بکشاند و چگونه میل به مدرنیته بدون حمایت اجتماعی می‌تواند به سرخوردگی منجر شود

در نهایت، «پیرپسر» بیش از آنکه یک روایت سینمایی باشد، تجربه‌ای روانشناختی است. مخاطب در طول فیلم نه تنها با داستان، بلکه با لایه‌های روانی شخصیت‌ها درگیر می‌شود و خود را در آینه آنان می‌بیند. این فیلم با جسارت به سراغ موضوعاتی می‌رود که کمتر در سینمای ایران به‌طور مستقیم مطرح شده‌اند؛ موضوعاتی مانند بحران هویت، تنهایی، فشار اجتماعی و فروپاشی روانی. از این منظر، «پیرپسر» ارزشمند است زیرا مخاطب را به بازاندیشی درباره زخم‌های شخصی و اجتماعی خود وامی‌دارد

فیلم نشان می‌دهد که روان انسان معاصر در جامعه‌ای پر از فشار و تضاد، چگونه می‌تواند به سمت فروپاشی حرکت کند و در عین حال چگونه می‌تواند با مواجهه با سایه‌ها و بیان احساسات، راهی به سوی رهایی بیابد. این پیام روانشناختی فیلم، آن را به اثری فراتر از سینما تبدیل می‌کند؛ اثری که همزمان نقد اجتماعی و تجربه روانی است

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر
هدر سایت
هفته نامه خبر سبز
رپرتاژ آگهی
تبلیغات
تبلیغات2
تبلیغات3
تبلیغات4
تبلیغات5
دانلود نشریات لبخند سبز
آخرین اخبار
سایت ساز و فروشگاه ساز یوتاب