menusearch
labkhandsabz.ir

انیمیشن یوز، شعارهایی زیبا و اجرایی ضعیف

جستجو
شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۴ | ۱۶:۱۸:۳۱
۱۴۰۴/۸/۱۷ شنبه
(0)
(0)
انیمیشن یوز، شعارهایی زیبا و اجرایی ضعیف
انیمیشن یوز، شعارهایی زیبا و اجرایی ضعیف

انیمیشن یوز - لبخند سبز

مهدی صالحی

لبخند سبز - انیمیشن سینمایی «یوز» به کارگردانی رضا ارژنگی بدون شک از نظر تجاری و در زمینه جذب مخاطب موفقیت چشمگیری را در گیشه سینماهای ایران به ثبت رساند و رکوردهای قابل توجهی را شکست. با این حال وقتی فراتر از اعداد و ارقام فروش به اثر می‌نگریم با فیلمی روبرو می‌شویم که در عین بلند پروازی و داشتن ایده‌هایی ارزشمند از ضعف‌های بنیادین در اجرا، روایت و عمق بخشیدن به مفاهیم خود رنج می‌برد. 

فیلم داستان یک یوزپلنگ ایرانی که در نیویورک بزرگ شده و برای بازگشت به وطن خود تلاش می‌کند به این دلیل که هدفش نهادینه کردن مفاهیم «هویت‌طلبی» و «بازگشت به ریشه‌ها» برای مخاطبان کودک و نوجوان است در ذات خود ستودنی و بالقوه قدرتمند است. 

شخصیت یوزپلنگ نیز به عنوان نمادی از یک گونه در معرض انقراض می‌تواند پیوندی عمیق میان حس میهن پرستی و مسئولیت حفاظت از محیط زیست ایجاد کند. 

میزان - یوز

متأسفانه فیلمنامه در تبدیل این ایده‌های بلند به یک روایت سینمایی غنی و یکپارچه ناتوان است. در واقع پیام‌های فیلم اگر چه ارزشمند هستند اما آنچنان به صورت مستقیم و بدون پوشش هنری ارائه می‌شوند که بیشتر به شعار شبیه هستند تا بخشی از دل داستان. این شعار زدگی مانع از آن می‌شود که مخاطب به طور عاطفی با سفر درونی قهرمان ارتباط برقرار کند. در عوض گویی مفاهیم به صورت فهرست‌وار و از پیش تعیین‌شده در قالب دیالوگ‌ها و موقعیت‌ها به مخاطب تحویل داده می‌شوند. 

یکی از بارزترین تضادهای فیلم در همین حوزه تناقض میان پیام محیط زیستی و اقدامات شخصیت اصلی است. مثلا در صحنه‌ای یوز که خودش از گونه‌های در خطر انقراض است لیوان پلاستیکی خود را در دشت رها می‌کند و گل‌ها را می‌چیند و یا در اکثر صحنه‌ها خشونت وجود دارد از شلیک مستقیم به سمت یکدیگر تا استفاده از شوکر و فرار از زندان و کندن پوست حیوانات این صحنه‌ها به حدی زیاد بود که برخی از کودکان خردسال حاضر در سالن سینما به آغوش والدین خود پناه می‌بردند تا بار نا امنی و استرس خود را کمتر کنند، چنین تضادهای رفتاری نه تنها شخصیت‌پردازی را تضعیف می‌کند بلکه از اعتبار پیام اصلی فیلم نیز می‌کاهد و نشان ازعدم توجه کافی به جزئیات در مرحله نگارش فیلمنامه دارد. 

ساختار روایی «یوز» از یک مشکل اساسی رنج می‌برد، ساده انگاری بیش از حد. کارگردان با این توجیه که مخاطب اصلی کودکان هستند از ایجاد هرگونه کنش و واکنش منطقی در داستان اجتناب کرده است. در حالی که آثار فاخر کودک و نوجوان در عرصه جهانی ثابت کرده‌اند که می‌توان داستان‌هایی ساده اما چند لایه با شخصیت‌هایی عمیق و مسائل پیچیده عاطفی روایت کرد. 

نتیجه این ساده‌سازی افراطی خلق روایتی خطی و فاقد تعلیق و جذابیت دراماتیک واقعی است. گویی فیلم از یک نقطه شروع شده، بدون هیچ مانع یا چالش داستانی جدی به نقطه پایان می‌رسد. این مسیر بدون مشکل باعث می‌شود تا احساس خطر، هیجان و هم ذات پنداری عمیق با قهرمان به شکل ملموسی در مخاطب ایجاد نشود. 

یوز - لبخند سبز

در زمینه شخصیت‌پردازی نیز فیلم با چالش مواجه است. شخصیت یوز اصلی با صدا پیشگی حامد عزیزی اگر چه به لحاظ ظاهری طراحی شده اما فاقد عمق روانشناختی است. انگیزه‌ها، ترس‌ها و تحول درونی او به اندازه کافی پرداخته نشده است. این ضعف در مورد سایر شخصیت‌ها مانند «استاد پیشول دم پشمکی» با صدا پیشگی نصرالله مدقالچی حتی پر رنگ‌تر است. این شخصیت‌ها عمدتاً در حد سطحی باقی می‌مانند و حتی به عنوان تیپ هم نمی‌توانند به خوبی عمل کنند و تنها به عنوان ابزاری برای پر کردن داستان بدون القای یک پیام مشخص، عمل می‌کنند نه به عنوان موجوداتی زنده و مستقل با اهداف و خواسته‌های مشخص که برای رسیدن به آن خواسته‌ها تلاشی وافر نمایند. 

اگرچه «یوز» به عنوان نخستین انیمیشن سینمایی سه بعدی ایران با موضوع حیات وحش معرفی شده و بدون شک از نظر تکنیکی گامی به جلو برای صنعت انیمیشن ایران محسوب می‌شود اما وقتی در مقیاس بین المللی قرار می‌گیرد فاصله آن با استانداردهای جهانی آشکار می‌شود. 
طراحی شخصیت‌ها، بافت‌ها و محیط‌ها در مقایسه با آثار بین المللی هم رده از نظر کیفی و دقت جزئیات در سطح پایین‌تری قرار دارد. 

این محدودیت‌ها تا حدی است که حتی خود کارگردان نیز به صورت ضمنی به آن اذعان دارد. رضا ارژنگی در مصاحبه‌ای اعلام کرد: «شاید نتوانسته باشم صد در صد عظمت یوز ایرانی را به تصویر بکشم اما تا جایی که امکانات و زمان اجازه می‌داد به آن پرداختم». این سخن گویای چالش‌های بزرگ تولید در داخل ایران از جمله محدودیت بودجه، زمان و فناوری است. 

انیمیشن «یوز» را باید در بستر صنعت انیمیشن ایران تحلیل کرد. موفقیت گیشه‌ای خارق العاده آن با جذب بیش از ۷۰ هزار مخاطب در یک روز و ثبت فروش میلیاردی نشان می‌دهد که هم از نظر کیفی نسبت به نمونه‌های گذشته پیشرفت داشته و هم اینکه مخاطب ایرانی مشتاق دیدن آثاری با مضامین ملی و هویتی است. این فیلم بدون شک نقطه عطفی در انیمیشن‌های ایرانی محسوب می‌شود. 

با این حال وقتی معیارهای سخت‌گیرانه‌تر هنری و سینمایی را ملاک قرار می‌دهیم «یوز» اثری است که نتوانسته به تمام وعده‌های خود عمل کند. ضعف فیلمنامه در پرورش ایده‌های بزرگ، شخصیت‌پردازی سطحی، ساختار روایی ساده لوحانه و محدودیت‌های فنی قابل توجه مانع از تبدیل شدن آن به یک شاهکار ماندگار شده است. این فیلم بیشتر شبیه یک «بیانیه» است تا یک «داستان»؛ بیانیه‌ای که می‌خواهد پیام‌های مهمی را به مخاطب منتقل کند اما در عمل از ایجاد تجربه‌ای سینمایی و عاطفی عمیق ناتوان می‌ماند. 

«یوز» برای کارگردانش رضا ارژنگی یک پروژه شخصی و برآمده از «کودک درون» او بود و این دیدگاه در جای جای فیلم قابل احترام است. اما برای آنکه صنعت انیمیشن ایران بتواند در عرصه بین المللی حرفی برای گفتن داشته باشد نیازمند آثاری است که علاوه بر ایده‌های بلند و پشتوانه فرهنگی غنی از نظر روایی، تکنیکی و عاطفی نیز در سطح استانداردهای جهانی قرار گیرند. از این منظر «یوز» اگرچه گامی ضروری و ارزشمند محسوب می‌شود اما هنوز با نقطه مطلوب فاصله بسیاری دارد. 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر
سایت ساز و فروشگاه ساز یوتاب