menusearch
labkhandsabz.ir

«زن و بچه»، روایتی از فروپاشی و عصیان در سینمای فمینیستی

جستجو
دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۴ | ۲۲:۳۵:۱۷
۱۴۰۴/۵/۱۳ دوشنبه
(0)
(0)
«زن و بچه»، روایتی از فروپاشی و عصیان در سینمای فمینیستی
«زن و بچه»، روایتی از فروپاشی و عصیان در سینمای فمینیستی

لبخند سبز - زن و بچه

مهدی صالحی

لبخند سبز - سعید روستایی با فیلم «زن و بچه»، بار دیگر جایگاه خود را به ‌عنوان یکی از جسورترین فیلم‌سازان نسل نو سینمای ایران تثبیت می‌کند. پس از موفقیت‌های جهانی «ابد و یک روز» و «برادران لیلا»، این بار با درامی تلخ، خشمگین و چند لایه به سراغ مسائل اجتماعی ایران معاصر رفته است؛ به‌ویژه وضعیت زنان در بستر ازدواج مجدد و چالش‌های زندگی زوجین.

فیلم که در بخش مسابقه جشنواره کن ۲۰۲۵ به نمایش درآمد و با بازی چشم‌گیر پریناز ایزدیار تحسین شد، از منظر زیبایی‌شناسی، روایت، بازیگری و درون‌مایه، پتانسیل تحلیلی گسترده‌ای دارد.

روستایی در «زن و بچه» ترکیبی خاص از رئالیسم اجتماعی تلخ و ملودرام روان‌شناختی ارائه می‌دهد. او زندگی روزمره را با جزئیاتی دقیق و خشن به تصویر می‌کشد، اما این واقع‌گرایی صرفاً زمینه ‌ساز انفجار احساسات سرکوب ‌شده است و رنج زنانه در اثر او با شدت تمام بازنمایی می‌شود.

فیلم دارای دو بخش متمایز است؛ بخش نخست با ریتمی کنترل‌ شده و لحن طنزآلود- دراماتیک، به معرفی شخصیت‌ها، روابط و فشارهای پنهان می‌پردازد و سکانس‌های مدرسه و کارگاه آموزشی هنرستان با طراحی صحنه غنی و دوربین پویای ادیب سبحانی، زندگی پرتنش علیار و مادرش را ملموس می‌سازد.

بخش دوم، پس از یک نقطه عطف تراژیک به ‌سرعت به ملودرامی تیره بدل می‌شود تغییری که بازتاب فروپاشی جهان مهناز و غلبه خشم بر منطق است.

در این فیلم فرفره و چرخش نماد بی‌ثباتی و سرنوشتی ثابت به‌ ویژه در صحنه قمار مدرسه است و نماهای از بالا حس نظارت، تقدیر و ناتوانی فرد در مقابل ساختارها را القا می‌کند و فضاهای بسته نماد محدودیت، فشار و انزوا هستند. دستگاه‌های تنفس مصنوعی نیز مرز میان زندگی و مرگ و نقطه تحول روانی مهناز را نشان می‌دهند.

روستایی تلاش می‌کند تعادل ظریفی میان رئالیسم و ملودرام برقرار کند؛ در صحنه‌هایی چون پنهان کردن عکس فرزندان یا ملاقات با والدین حمید، صحنه‌هایی تأثیرگذار است، اما در برخی لحظات به ‌ویژه در فوران‌های خشم مهناز فیلم به مرز سریال‌های احساساتی نزدیک می‌شود که البته بازی قدرتمند ایزدیار مانع از لغزش کامل آن می‌گردد.

داستان فیلم حول تصمیمی به‌ظاهر ساده می‌گردد، پنهان کردن وجود فرزندان برای تسهیل ازدواج مجدد؛ تصمیمی که در بستر فشارهای اجتماعی، اقتصادی و مردسالارانه قابل درک است، اما زنجیره‌ای از فجایع را با خود به همراه دارد.

در این میان مهناز را زنی چند وجهی نشان می‌دهد که نه قربانی صرف و نه قهرمان است؛ مادری فداکار، اما در عین حال انکار کننده مشکلات فرزند و درمانده از فشار زندگی که سقوط تدریجی او به انسانی خشمگین و شکسته، به‌خوبی ترسیم شده است.

حمید نمونه کامل «مرد سالاری آسیب ‌پذیر» ظاهری جذاب، درونی متزلزل، خود شیفته، فرصت ‌طلب و طلبکار که فیلم‌نامه، هوشمندانه حق‌به‌جانب بودن مزمن او را نمایان می‌سازد.

علیار نیز نوجوانی طغیانگر، اما نه ذاتاً شرور و نشانه‌های بحران روانی، نیاز به توجه و اثر فقدان پدر در رفتار او مشهود است. شخصیت‌های فرعی نیز چون مادر مهناز (فرشته صدر عرفایی) تجسم خرد و تجربه؛ مهری نماد سادگی و سردرگمی؛ ناظم مدرسه (سیدی) و پدرشوهر (پورشیرازی) نمایندگان نظام خشک و مردسالار هستند. دیالوگ‌ها نیز طبیعی، گزنده و پر از زیر متن است.

از نکات ضعف فیلم می‌توان به برخی تصمیمات غیرمنطقی مهناز در نیمه دوم، نیاز به پرداخت بیشتر شخصیت مهری و پیچش نا متقاعد کننده علاقه ناگهانی حمید به مهری دانست.

که این در کنار چند تکه بودن فیلم به نحوی که در چند جای مختلف اتمام فیلم را تداعی می‌نمود ولی به ناگاه با داستانی جدید روبرو می‌شویم که دلیلی برای بودن نداشت و انگار تنها هدف فیلم بیان این نکته است که اگر قاتل خود از اولیای دم باشد مجازات نمی‌شود وگرنه فیلم می‌توانست در قالب یک فیلم کوتاه و یا نهایت نیمه بلند و یا یک مینی سریال، جذاب تر به نظر برسد.

 

زن و بچه - لبخند سبر

در بخش بازیگری، پریناز ایزدیار (مهناز) اجرایی درخشان، با دامنه احساسی گسترده از خود به نمایش می‌گذارد که ستون اصلی فیلم محسوب می‌شود. پیمان معادی (حمید) نیز استاد نمایش مردی با ظاهر فریبنده و باطنی شکننده است و تغییرات ناگهانی خلق ‌و خو را با مهارت اجرا می‌کند.

سینان محبی (علیار) با نمایشی پرانرژی و زنده، آشوب درونی و اضطراب را به ‌خوبی منتقل می‌کند و سها نیاستی (مهری) نیز با وجود نقشی کم‌حجم، ساده‌ دلی و آسیب‌ پذیری شخصیت را به‌ زیبایی القا می‌نماید.

فرشته صدر عرفایی با صلابتی همراه با طنز تلخ، نماینده نسلی خسته اما مقاوم است و سیدی و پورشیرازی نیز نمایندگان ساختارهای خشن، بی‌عاطفه و اقتدارطلب هستند.

از منظر زیبایی‌شناسی، تصویربرداری ادیب سبحانی ترکیبی درست از حرکات دوربینی پویا در صحنه‌های شلوغ به‌ ویژه مدرسه و خانه است. موسیقی رامین کوشا بسیار کم‌حجم و مینی‌مال بوده و بیشتر تکیه بر سکوت و صداهای محیطی دارد که این انتخاب بار تراژیک فیلم را افزایش می‌دهد.

تدوین بهرام دهقانی نیز هماهنگ با ساختار دوپاره فیلم است در بخش نخست روان و در بخش دوم تند، تکه‌تکه و همراه با کات‌های ناگهانی انتقال آشفتگی روانی مهناز را به خوبی نمایش می‌دهد.

درون‌مایه فیلم، نقدی بی‌پرده بر عصیان زنانه است؛ فیلم نشان می‌دهد چگونه ساختارهای مردسالار زنان را به حذف هویت وادار می‌کنند، حتی مادر بودن را.

حق‌به‌جانب بودن مردانه در قالب شخصیت‌هایی چون حمید، پدرشوهر و ناظم مدرسه، به شکلی بارز بازنمایی شده است.

طبقه اجتماعی و فشار اقتصادی نیز انگیزه‌های پنهان شخصیت‌ها را در بستری از فقر، نابرابری و تقلای معیشتی شکل می‌دهد. جامعه سرکوبگر، از مدرسه تا خانواده، همگی به‌جای حمایت، بر فشار می‌افزایند.

انفجار خشم زنانه در قالب کنش‌هایی احساسی و به دور از منطق، نماد عصیان مهناز علیه نظام مردسالارانه است. در نهایت، زنان سه نسل در کنار یکدیگر باقی می‌مانند و تنها نقطه امید در میان ویرانی‌اند.

 

زن و بچه - لبخند سبز

فیلم به پرسش نهایی خود «آیا باقی‌مانده زندگی پس از این فروپاشی‌ها ارزشی دارد؟» پاسخی قطعی می‌دهد که تأمل‌برانگیز است.

از منظر روان‌شناختی، نشانه‌های اختلال استرس پس از سانحه، افسردگی شدید و رفتارهای تکانشی در مهناز، احتمال اختلال رفتاری به دلیل شرایط خانوادگی و فشارهای محیطی در علیار و نمودار کلاسیک شخصیت خود شیفته با فقدان همدلی، نیازمند به تحسین دیگران و واکنش‌های عصبی در حمید قابل مشاهده است. همچنین، فشارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، تهدیدی جدی برای سلامت روان به ‌ویژه در زنان آسیب ‌پذیر محسوب می‌شوند.

کارگردانی خوب با تلفیق رئالیسم تلخ و ملودرام پرشور با نماد پردازی بصری دقیق، فیلم‌نامه‌ای بر پایه تصمیمات تراژیک، شخصیت ‌پردازی عمیق و دیالوگ‌های هوشمندانه؛ بازیگری درخشان، به‌ویژه پریناز ایزدیار که ستون عاطفی فیلم است و به حق می‌توانست برنده جایزه بهترین بازیگری جشنواره کن باشد؛ زیبایی‌شناسی یکپارچه با تصویر برداری پویا، تدوین هوشمندانه و موسیقی مینی‌مال و درون‌مایه‌های چون نقد مردسالاری، سلطه ساختارها، فشار اجتماعی و فروپاشی روانی باعث شد «زن و بچه» اثری تأثیر گذار و جسورانه باشد با وجود برخی ایرادات در ریتم و پرداخت شخصیت‌های فرعی؛ سعید روستایی با این فیلم مسیر سینمای اجتماعی- فمینیستی خود را ادامه داده و سعی کرده برخی معظلات اجتماعی را بیان نماید معظلاتی که شاید دامن گیر برخی خانواده ها باشد و برای آن راه حلی ندارند.

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر
هدر سایت
هفته نامه خبر سبز
رپرتاژ آگهی
تبلیغات
تبلیغات2
تبلیغات3
تبلیغات4
تبلیغات5
دانلود نشریات لبخند سبز
آخرین اخبار
طراحی توسط سایت ساز خبری