این اثر باعث افزایش بودجه مشاوره مدارس و رشد تماسهای افراد با خطوط کمک اجتماعی شد. یکی از مهمترین جنبشهای ناشی از این سریال، "باز کردن در اتاق" بود که خانوادهها را تشویق به برقراری ارتباط بهتر با فرزندانشان کرد.
سنگفرشهای کهنه بازار اراک را قدم بزنید؛ صدای پای تاریخ را میتوان در طنین گفتوگوهای تجار قدیمی شنید!
این اثر با تلفیق ژانر وحشت و طنز اجتماعی تجربهای متفاوت را برای مخاطب رقم میزند. کمدی در این اثر نه صرفاً یک عنصر تزئینی بلکه بخشی جداییناپذیر از روایت است که به عمق بخشیدن به شخصیتها، تلطیف فضای ترسناک و بیان کنایههای اجتماعی کمک میکند.
حنهای از خودکشی خیالی آنجلیکا (لنا اورزندوفسکیِ درخشان) در دهه ۸۰، ناگهان با فانتزی مرگ اریکا (لیا دریندا) در دهه ۴۰ قافیه میشود. این «قافیههای تصویری» حرکات تکراری، زخمهای مشترک، نگاههای معصوم حسی از تقدیر تراژیک را القا میکنند، گویی درد در دیانای این زمین ریشه دوانده است.
این اثر در سنت سینمای هنری اروپا قرار میگیرد اما با ترکیب عناصر ژانر فیلمهای جادهای، درام، آخرالزمانی، تریلر و روانشناختی؛ انرژی موسیقی الکترونیک و حس ماجراجوییِ نزدیک به سینمای هالیوود همچون «مکس دیوانه» یا «جادوگر» با صدایی کاملاً متمایز و هیجانانگیز ذهن و روح بیننده را تسخیر میکند و تجربهای سینمایی فراموشنشدنی خلق مینماید.