مرد آرام: نگاهی آرام و تأملبرانگیز به مسئله کودکهمسری در بستری متفاوت
مهدی صالحی
لبخند سبز - فیلم "مرد آرام" داستان زمان (با بازی مهدی هاشمی) را روایت میکند که دختری کمسن و سال به نام نوبهار (با بازی شمیلا شیرزاد) را به همسری اختیار کرده است. انتظار میرود که این فیلم پر از رنج و غم و لحظات تلخ باشد، اما برعکس، زمان به جای تصاحب دختر، به حامی و مراقبش تبدیل میشود. ورود احد (با بازی پویا نوروزی) به داستان و تلاش او برای برگرداندن نوبهار به وطن، تنها نفس امیدی است تا شاید فیلم جانی دوباره بگیرد.
تحلیل فیلمنامه و بازیگری
یکی از مشکلات اصلی "مرد آرام" در فیلمنامه آن است که داستان تا مدتها درجا میزند و پیشرفتی در درامش ندارد. در نتیجه، فیلم کشدار و حوصلهسربر به نظر میرسد. همچنین، حضور احد و تلاشهای او در ایجاد تعلیق و تنش داستانی، زور و قوت کافی را ندارد و به حل مشکلات فیلم کمکی نمیکند.
فیلم از سرشار بودن از شعارها، محتوازدگی و نصیحتگویی رنج میبرد. تلاش فیلم برای برانگیختن حس همدلانه و نوعدوستی مخاطب با نمایش گریههای سوزناک نوبهار و نشان دادن زمان به عنوان مردی درمانگر و دلسوز، نتوانسته به نتیجهای موفق دست یابد. تغییر رفتار نوبهار به درستی شکل نگرفته و به خورد مخاطب نمیرود.
مسئله مهاجرت و کودکهمسری
مهاجران افغان که طی چهل سال گذشته به ایران آمدهاند، پتانسیل لازم برای به تصویر کشیده شدن روی پرده سینما را دارند. فیلم "مرد آرام" با تکیه بر قهرمان خود که مردی مسن به نام زمان است، تلاش کرده تا مسئله کودکهمسری را در بستری از مهاجران افغان به تصویر بکشد. اما این مسئله میتوانست در بستری ایرانی نیز روایت شود و انتخاب افغانها به عنوان شخصیتهای اصلی، تنها به دلیل فرار از ممیزیها صورت گرفته است.
فیلم در نهایت نتوانسته به طور کامل سمپات و همراه افغانها باشد و مشکلات مهاجران را به درستی به تصویر بکشد. همچنین، استفاده از بازیگران حرفهای و مشهور که نتوانستهاند به خوبی در نقشهای خود جا بیافتند، ارتباط مخاطب با فیلم را قطع میکند.
کارگردانی
بهنوش صادقی، تنها زن کارگردان حاضر در جشنواره چهل و سوم، با فیلم "مرد آرام" نتوانسته است به موفقیت دست یابد. فیلم از مشکلاتی نظیر کندی ریتم، دیالوگنویسی ضعیف و پرداخت دمدستی شخصیتها رنج میبرد. همچنین، انتخاب بازیگران حرفهای که به درستی در نقشهای خود جا نیافتادهاند، از نقاط ضعف فیلم است. با این حال، طراحی صحنه و استفاده از آکسسوار و صنایع دستی افغانها به درستی انجام شده است و از معدود نقاط قوت فیلم محسوب میشود.
جمعبندی و ارزیابی
فیلم "مرد آرام" هرچند با ایدهای خوب و پر از پتانسیل شروع میشود، اما بهمرور زمان کیفیت خود را از دست میدهد و به یکی از ضعیفترین آثار بهنوش صادقی تبدیل میشود. بازیهای خوب مهدی هاشمی و شمیلا شیرزاد نیز نتوانستهاند فیلم را نجات دهند و داستان پر از ایرادات و کلیشههای تکراری است.
فیلم "مرد آرام" نتوانسته است انتظارات را برآورده کند و به موفقیت دست یابد. این فیلم با توجه به نقاط ضعف فراوان خود، ارزش چند بار دیدن را ندارد و نمیتواند در میان آثار برجسته سینمای ایران جایگاه ویژهای داشته باشد.