menusearch
labkhandsabz.ir

آبستن: تلاش برای فرم‌گرایی یا فرار از دشواری‌های روایت؟

جستجو
چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ | ۹:۵۶:۴۲
۱۴۰۳/۱۱/۱۵ دوشنبه
(0)
(0)
آبستن: تلاش برای فرم‌گرایی یا فرار از دشواری‌های روایت؟
آبستن: تلاش برای فرم‌گرایی یا فرار از دشواری‌های روایت؟

 آبستن - لبخند سبز

مهدی صالحی

فیلم "آبستن" به کارگردانی برادران تنابنده، اثری است که با ادعای پرداختن به معضلات اجتماعی و مشکلات جامعه معاصر، وارد فضای سینمای ایران شده است. اما این فیلم، به جای ارائه یک روایت عمیق و تأثیرگذار، در دام فرم‌گرایی افراطی و تکنیک‌زدگی افتاده است. "آبستن" قصه چند انسان سرگشته را روایت می‌کند که هر کدام درگیر مشکلات شخصی هستند و در مرز آستارا، در کلبه‌ای کنار آب، گرد هم آمده‌اند تا با کمک یک آدم‌پران، به صورت قاچاقی از مرز خارج شوند. اما این داستان، به جای آنکه به یک فیلم اجتماعی قوی تبدیل شود، درگیر فرمی پیچیده و نامتناسب با محتوا شده است.

 

فرم‌گرایی افراطی و تکنیک‌زدگی 
یکی از بزرگ‌ترین مشکلات "آبستن"، اصرار بر ساختار پلان-سکانس است. این تکنیک، اگر در خدمت داستان و محتوای فیلم قرار گیرد، می‌تواند به اثری قدرتمند و جذاب تبدیل شود. اما در "آبستن"، پلان-سکانس به جای آنکه ابزاری برای تقویت روایت باشد، به یک پز سینمایی تبدیل شده است. فیلمسازان با انتخاب این فرم، خود را از دشواری‌های دکوپاژ و تدوین رها کرده‌اند، اما در عوض، محدودیت‌های زیادی را به فیلم تحمیل کرده‌اند. صحنه‌هایی مانند رویارویی سحر (با بازی سوگل خلیق) و شوهرش بهمن (با بازی عباس غزالی)، به دلیل طولانی بودن و احساسات‌گرایی مفرط، از کنترل خارج شده‌اند. اگر از تدوین کلاسیک استفاده می‌شد، این صحنه‌ها می‌توانستند مختصرتر و تأثیرگذارتر باشند.

 

ضعف در روایت و شخصیت‌پردازی
"آبستن" قرار بود یک فیلم اجتماعی باشد، اما به جای پرداختن به معضلات جامعه، به ناله‌ها و بدبختی‌های سطحی بسنده کرده است. فیلم در نیمه اول، به شدت گیج‌کننده است و مخاطب نمی‌فهمد چرا این چهار نفر غریبه دور هم جمع شده‌اند. حتی زمانی که داستان پیش می‌رود، شخصیت‌ها به اندازه‌ای عمیق و باورپذیر نیستند که بتوان با آنها همذات‌پنداری کرد. سحر، که به دلیل بارداری از رفتن منصرف می‌شود، یا بهمن، که به خاطر غیرت مردانه‌اش تصمیم به ماندن می‌گیرد، بیشتر شبیه کلیشه‌هایی هستند که برای پیشبرد داستان ساخته شده‌اند، نه انسان‌هایی واقعی با مشکلات پیچیده.

 

فضاسازی و بازی‌ها 
فضای ابری و گرفته زمستان آستارا، اگرچه می‌توانست به فضای فیلم کمک کند، اما در نهایت نتوانسته است حس برزخ مورد نظر فیلمسازان را به خوبی منتقل کند. از سوی دیگر، بازی‌ها در این فیلم، به جز عباس غزالی، معمولی و گاه ضعیف هستند. سوگل خلیق، با وجود پتانسیل بالایی که دارد، نتوانسته است نقش سحر را به خوبی اجرا کند. سایر بازیگران نیز نتوانسته‌اند از پس نقش‌های خود برآیند و این موضوع به ضعف کلی فیلم دامن زده است.

 

پایان‌بندی ناشیانه
پایان‌بندی "آبستن" نیز یکی از نقاط ضعف بزرگ فیلم است. فیلم به جای آنکه به یک نتیجه‌گیری منطقی و تأثیرگذار برسد، به شکلی ناشیانه و شتاب‌زده به پایان می‌رسد. این پایان‌بندی نه تنها رضایت مخاطب را جلب نمی‌کند، بلکه احساس می‌شود فیلمسازان خود نیز نمی‌دانستند چگونه داستان را به پایان برسانند.


"آبستن" فیلمی است که با ادعای پرداختن به معضلات اجتماعی و استفاده از تکنیک پلان-سکانس، وارد فضای سینمای ایران شده است. اما این فیلم، به جای آنکه به یک اثر منسجم و تأثیرگذار تبدیل شود، در دام فرم‌گرایی افراطی و روایت ضعیف افتاده است. تکنیک پلان-سکانس، اگرچه در نگاه اول جذاب به نظر می‌رسد، اما در نهایت به یک پز سینمایی تبدیل شده است که نتوانسته است به داستان و شخصیت‌ها عمق ببخشد. از سوی دیگر، ضعف در روایت، شخصیت‌پردازی و بازی‌ها، به همراه پایان‌بندی ناشیانه، باعث شده است که "آبستن" نتواند به وعده‌های خود عمل کند.

با این حال، حضور فیلم‌های تجربی مانند "آبستن" در جشنواره‌هایی مانند فجر، می‌تواند مفید باشد. این فیلم‌ها، حتی اگر موفق نباشند، فضایی برای آزمایش و نوآوری در سینمای ایران ایجاد می‌کنند. اما نکته مهم این است که فیلمسازان باید به یاد داشته باشند که فرم و تکنیک، تنها زمانی ارزشمند هستند که در خدمت محتوا و داستان قرار گیرند. "آبستن" به ما یادآوری می‌کند که بدون یک روایت قوی و شخصیت‌های باورپذیر، حتی جذاب‌ترین تکنیک‌ها نیز نمی‌توانند فیلمی موفق خلق کنند.

مرتبط با این بخش
بازی خونی، بازی که نتوانست حق مطلب را ادا کند«سونسوز» روایتی کمدی از بچه دار نشدن اهالی یک روستاصیادی که صید نکردنقد فیلم «ترک عمیق»، کاوشی عمیق در روان‌شناسی و روابط انسانینقد و بررسی فیلم "رها": تأثیر فقر بر فروپاشی اخلاقی یک خانوادهشمال از جنوب غربی: یک فیلم درام و جنگی که از پتانسیل خود استفاده نمی‌کند نقد و بررسی فیلم «چشم بادومی»: نگاهی به عشق و دغدغه‌های نسلی در عصر جکفایت مذاکرات، کمدی ناموفق در بستر بحران‌های اجتماعیکفایت مذاکرات، کمدی ناموفق در بستر بحران‌های اجتماعینقد فیلم «صد دام»، کمدی دهه شصتی با تکیه بر توانمندی‌های رضا عطاران«تاکسیدرمی» تلفیقی موفق از کمدی، فانتزی و پیام‌های اجتماعیآنتیک: کمدی‌ای که نتوانست مخاطب را بخندانداسفند؛ داستان مردی که جنگ را با دیپلماسی و شجاعت پیش برداشک هور: روایتی شاعرانه از انتظار و ایثار در سینمای دفاع مقدس۱۹۶۸: تریلر سیاسی-امنیتی یا سوءاستفاده از تاریخ فوتبال؟شاه نقش: نوستالژی فیلمفارسی یا سرگردانی بین کمدی و درام؟
نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر
هدر سایت
هفته نامه خبر سبز
رپرتاژ آگهی
تبلیغات
تبلیغات2
تبلیغات3
تبلیغات4
تبلیغات5
دانلود نشریات لبخند سبز
آخرین اخبار