لبخند سبز - پس از پخش دوازده قسمت مجموعه نمایشی قطب شمال اولین ساخته امین محمودی یکتا بعد از نگارش «ملکه گدایان» و «عقرب عاشقی» که در فیلیمو منتشر گردید؛ به پایان رسید.
این سریال با استقبال ضعیف تماشاگران روبرو شد بهنحویکه پخش آن از روزهای جمعه به دوشنبه تغییر پیدا کرد و زخم کاری جایگزین آن گردید تا تعداد بینندگان این پلتفرم کاهشی نگردد.
بنا به نوشته ابتدایی در تیتراژ، این اثر اقتباسی آزاد از رمان کنت مونت کریستو نوشته الکساندر دوما نویسنده فرانسوی است که از روی این رمان تاکنون داستانها و سریالهای متفاوتی با موضوع انتقام تولید گردیده که معروفترین آنها برای اکثر کسانی که محصولات تصویری کشور ترکیه را دنبال میکنند سریال «ازل» است و یکی از انتقاداتی که به قطب شمال گردیده شباهت این دو به هم است؛ البته ساختن سریال از روی یک رمان حتی در کشورهای مختلف نتیجهای واحد را میدهد مخصوصاً این ژانر که یک خط روایی ثابت دارد و بهجز انتقام که درنهایت میتواند روشهای مختلف با راههای متفاوتی باشد نمیتوان انتظار دیگری داشت تنها نحوه بیان و بومی کردن آن است، بهنحویکه بیننده بتواند با آن ارتباط برقرار کند و در پس ذهنش داستان و یا حادثهای به این شکل را شنیده و یا خوانده باشد و با آن هم ذات پنداری نماید که متأسفانه در این سریال این بومیسازی اتفاق نیفتاد و حامد افضلی و امین محمودی یکتا نویسندگان این مجموعه نمایشی نتوانستند از پس آن بهخوبی برآیند که این موجب رنجش مخاطبی شد که امروزه با در دسترس بودن اکثر تولیدات نمایشی کشورهای مختلف آگاهی بیشتری نسبت به گذشته پیدا نموده است و از یک بیننده معمولی به بیننده حرفهای بدل گردیده و همین عدم بومیسازی پاشنه آشیل داستان است که به دلیل عدم پرداخت مناسب به شخصیتها و توالی اتفاقات در روایت و در بازی لنگ میزند.
از بازی بازیگران این سریال همانند فرزاد فرزین، آناهیتا درگاهی، امیرحسین فتحی، نازنین بیاتی، فرزاد حسنی، عباس جمشیدی فر، شهرام قائدی و نگار فروزنده و... که از اکثر آنها در نقشها و تولیدات دیگر بازی قابل قبولی را دیدهایم در این سری نتوانستند آنگونه که بایدوشاید از تمام توان بازیگری خود بهره ببرند به همین دلیل با یک بازی ضعیف و تصنعی روبرو شدیم که نهتنها جاذبهای نداشت بلکه دافعه هم داشت.
اما اینهمه ماجرا نبود بلکه فیلمبرداری ضعیف و رفتوآمدهای بیخود دوربین مخصوصاً در چند قسمت اول و یا گرفتن نماهایی از پشت شیشه و یا از بالاترین قسمت ممکن مثلاً چسباندن دوربین به سقف اتاق جهت نمایش محیط بدون دلیل خاصی که مجدد از کل اتاق برای فیلمبرداری استفاده گردید و ایرادات دیگری ازایندست هم در پایین آوردن کیفیت کار بیتأثیر نبود و میتوان تیر خلاص را تبلیغات اضافهای در نظر گرفت که در اکثر صحنهها بهصورت برجسته نمایان بود از تبلیغ سرمایهگذار تا روغن و آبگرمکن و مصالح ساختمانی فقط تبلیغ ماستبندی سر کوچه نبود که امیدوارم در تولیدات آینده این نقیصه هم جبران گردد.