menusearch
labkhandsabz.ir

هر‌غذایی نمی‌خورید، پس هر‌فیلمی هم نبینید!

جستجو
پنج شنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳ | ۱۸:۲۳:۵۸
۱۴۰۳/۱۰/۱۹ چهارشنبه
(0)
(0)
هر‌غذایی نمی‌خورید، پس هر‌فیلمی هم نبینید!
هر‌غذایی نمی‌خورید، پس هر‌فیلمی هم نبینید!

لبخند سبز - گفتگو در خصوص معضلات کمدی

میثم صالحی

لبخند سبز - اولین جلسه ازسلسله نشست‌های نقد سینمای ایران و جهان با نگاهی به سینمای کمدی و آسیب‌شناسی آن، در دفتر روزنامه «جام‌جم» برگزار شد.

 

دراین نشست که سید‌بهزاد زهرایی(منتقد و مدرس سینما)،مجید محمدزمانی(پژوهشگررسانه)،مهدی صالحی (مدیرمسئول پایگاه خبری لبخند سبز ) و مهدیه روحانی (خبرنگاروفعال رسانه‌ای) حضور داشتند، بر مسائلی ازجمله تأثیر نقد بر هدایت افکار عمومی و سینماگران به‌سمت صحیح تأکید شد؛همچنین عنوان شدمنتقدان می‌توانند باتحلیل ونقد فیلم‌ها،کمک زیادی به تولیدکنندگان سینما باشند تا ازمسیر کلیشه‌های تکراری و کم‌محتوا فاصله بگیرد و به سمت تولید آثار اجتماعی و فرهنگی معنادار حرکت کند. ازدیگر موضوع‌های مطرح شده در این نشست، تأثیرگذاری فیلم‌های کمدی بر جامعه و چالش‌های این ژانر بود و درنهایت، نیاز به تریبون و بلندگو برای انتشار نقدهای عالمانه و تأثیرگذار در جهت بهبود سینما مورد بررسی قرار گرفت. مشروح مطالب مطرح شده در این نشست را می‌خوانید:

 

زهرایی: به‌نام‌خدا، جلسه‌ اول نشست هنرجویان مدرسه نقد درباره‌ سینمای کمدی، آسیب‌شناسی آن و هر‌آن‌چیزی است که به سینمای کمدی مربوط می‌شود؛ لازم به توضیح است که این برنامه هر‌هفته به یکی از معضلات سینمای ایران اختصاص دارد و در این هفته به موضوع سینمای کمدی می‌پردازیم.

در ابتدا باید توجه داشته باشیم که ژانر کمدی و ملودرام در دنیا دو ژانر پرفروش و پرمخاطب هستند، البته درغرب بحث ماروِل و ابرقهرمانی هم مطرح‌شده که به‌دلایل فرهنگی وسمت‌و‌سوی جامعه‌شان پرمخاطب شده.در ایران شاید نزدیک به یک‌دهه است که تولید فیلم سینمایی درژانر کمدی افزایش پیدا کرده و مورد اقبال قرارگرفته؛من درابتدای بحث می‌خواهم نظرات دوستان را در باب آسیب‌شناسی کمدی بدانم. آیا کمدی‌ای که ماداریم درست است یاخیر؟ یا به‌عبارت دیگر، چه نوع کمدی‌ای می‌تواند کمدی درست باشد؟

 

نقش آسیب‌شناسی در کمدی

روحانی: به‌نظرم کمدی قبل از هر‌چیز باید مشکلات ومعضلات جامعه را شناسایی و تحلیل کندوسپس به حل آنها بپردازد.برای مثال، یکی از مشکلات جوامع مختلف، حضور افرادغیرمتخصص درجایگاه‌های کلیدی است. این موضوع در آثار کمدی متعددی به‌تصویر کشیده شده است که نمونه موفق آن سریال «مرد هزارچهره» است. این سریال با طنزی هوشمندانه به نقد این معضل پرداخت.

 

تعریف علمی کمدی و کارکرد آن

صالحی: پیش از پرداختن به آسیب‌شناسی، بهتر است ابتدا تعریف علمی کمدی را بررسی کنیم. کمدی به معنای بیان مشکلات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به زبانی ساده، قابل‌فهم و همراه با لبخند است.کمدی، مشکلات را در بسته‌های جذاب ارائه می‌دهد و مخاطب را ترغیب می‌کند که درباره آن تأمل کند. به‌همین دلیل، کمدی باید از صرفاً خنده‌آور‌بودن فاصله بگیرد و لایه‌های عمیق‌تری از معنا را ارائه دهد. برای مثال، در فیلم مادر ساخته علی حاتمی، کمدی به کمتر‌شدن تلخی‌های داستان کمک می‌کند و مخاطب را با خود همراه می‌سازد. متاسفانه، امروز بیشتر فیلم‌های کمدی صرفاً برای خنداندن ساخته می‌شوند و این جای نگرانی دارد.

 

آمار و تحلیل وضعیت کمدی در ایران

محمدزمانی: اگر بخواهیم وضعیت سینمای کمدی را با آمار بررسی کنیم، باید به فروش آثار در دهه‌های گذشته توجه کنیم. براساس آمار در سال‌های ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴، فیلم‌های کمدی ۳۲درصد از فروش کل سینما را به خود اختصاص دادند؛ این رقم در سال ۱۳۹۶ به ۶۱ درصد رسید و در سال ۱۴۰۰ به ۶۴ درصد افزایش پیدا کرد. با وجود افت‌هایی در برخی سال‌ها، در ۱۴۰۲ شاهد رشد ۳۴درصدی نسبت به سال قبل از آن بودیم که عدد ۷۵% را نشان می‌دهدپرسشی که مطرح می‌شود این است که آیا این امر طبیعی است؟ و آیا این روند برای سایر ژانرها تهدید محسوب می‌شود یا فرصتی برای ارتقای سینماست؟

فیلم سینمایی هزارپا - لبخند سبز

دلیل اقبال به سینمای کمدی

زهرایی: سؤال من این است که با توجه به آمار و ارقامی که آقای زمانی ارائه کرد، چرا جامعه ایران یک سیر صعودی تیز به سمت کمدی پیدا کرده است؟

 

روحانی: به‌نظر من، پیش از این که بحث اقبال مردم مطرح شود، باید به سمت و سوی تولید توجه کنیم. وقتی تولیدی صورت می‌گیرد، مردم به سمت آن جذب می‌شوند‌ اما تولیدکنندگان نیز صرفاً براساس بازخورد بازار عمل می‌کنند. به عبارتی، وقتی مردم به فیلم‌های کمدی علاقه نشان می‌دهند، تهیه‌کنندگان نیز به تولید این آثار ترغیب می‌شوند.

 

زهرایی: باید دقت داشته باشیم که تهیه‌کننده چیزی را می‌سازد که می‌داند فروش دارد پس مردم دارند سیگنال می‌دهند که ما این را می‌خواهیم.

 

روحانی: بخشی از این گرایش، به فضای افسرده دوران کرونا بازمی‌گردد. در آن زمان، مسئولان سینمایی توصیه کردند که برای بالا‌بردن سطح امید به زندگی، باید فیلم‌های کمدی بیشتری تولید شوند. از سوی دیگر، مردم نیز به‌دنبال شادی و سرگرمی بودند، بنابراین استقبال از این فیلم‌ها طبیعی بود.

 

صالحی: من فکر می‌کنم یکی از اصلی‌ترین دلایل گرایش مردم به کمدی، فشارهای مالی، اقتصادی و اجتماعی است. کمدی فرصتی برای فرار از این فشارها و تجربه‌های شاد است. با این حال، نباید از تولید آثار در سایر ژانرها غافل شد، چرا‌که مردم آن ‌گونه سینمایی را هم دوست دارند.

 

جایگاه سایر ژانرها در مقابل کمدی

محمدزمانی: یکی از دلایل کاهش آثار در ژانرهای غیر‌کمدی ضعف در تولید آن است. فیلم‌هایی مثل «شنای پروانه» نشان می‌دهند که بیشتر مردم به فیلم‌های جذاب علاقه دارند اما وقتی اثری قوی تولید نمی‌شود، طبیعی است که مخاطبان به‌سمت کمدی بروند. این در‌حالی است که در شبکه نمایش خانگی، آثار جدی مانند «زخم کاری» مورد استقبال قرار می‌گیرند.

 

روحانی: بله دلیل موفقیت سریال‌هایی مثل زخم کاری که موضوعات جذاب و دراماتیک را به‌خوبی روایت می‌کنند، می‌تواند حال بدِ مردم باشد. مردم همیشه به دنبال داستان‌هایی هستند که بتوانند با آنها همذات‌پنداری ‌کنند یا از آنها درس ‌بگیرند. این نشان می‌دهد که ژانرهای غیر‌کمدی نیز می‌توانند مخاطب را جذب کنند، اما باید کیفیت بالاتری داشته باشند.

 

زهرایی: به‌نظر من نباید فراموش کنیم طبیعتا دایره‌ پلتفرم‌ها و نمایش‌های خانگی، دایره بزرگ‌تری نسبت به بدنه سینماست و به‌اندازه سینما خیلی‌ زیر ذره‌بین نیست و به‌دلایل مختلفی سینما می‌تواند حساسیت‌ها و هزینه‌هایی برای جامعه ایجاد کند و آرامش جامعه را به‌هر دلیل موجه یا غیرموجه به هم بزند، ولی نکته‌ای که ذهن من را مشغول می‌کند این است که آیا ما می‌توانیم یک فیلم جدی یا غیرکمدی مثل «مست عشق» که یک ژانر جنایی، عاشقانه و تاریخی دارد؛ حتی ملودرام‌های اجتماعی مانند «فروشنده» یا «متری شش‌و‌نیم» بودند که حتی ملودرام‌های تلخی بودند ولی مردم استقبال کردند و فروش خوبی داشت. آیا ما نمی‌توانیم این‌طور فکر کنیم که فیلم‌های خوب در ژانرهای دیگر ساخته نمی‌شود که مردم نمی‌روند ببینند؟

یعنی وقتی‌که فیلمی می‌آید که خوب است، علی‌رغم ملودرام‌بودنش، مردم می‌روند و می‌بینند؛ فیلم هم فروش پیدا می‌کند. می‌گویم این اولین فیلم ملودرام اجتماعی بوده که بیست‌میلیارد فروخته و ما قبل از این نداشتیم. من شخصا عارضه را در اینجا می‌بینم که فیلم‌های خوب ملودرام اجتماعی یا اصلا فیلم‌های غیر‌کمدی خوب کمتر ساخته می‌شود و فیلم‌های کمدی ساخته می‌شود، به این دلیل که ساختن یک فیلم غیرکمدی خیلی‌خوب که این‌طور بتواند مخاطب را جذب کند و جریان‌ساز شود و سرمایه را برگرداند، خیلی سخت است‌.

نکته دیگر این‌که مخاطب در فضای کمدی ریز نمی‌شود که بازی بازیگران چگونه است؟ فیلم از لحاظ کارگردانی درست است یا نه؟ یک‌سری دیالوگ رگباری مسلسل‌وار می‌بیند و گه‌گاه یک‌سری کنایه‌های غیرمتعارف و غیراخلاقی هم می‌شنود و می‌خندد و هیچ‌چیز دیگر این فیلم هم برایش مهم نیست ولی مخاطبی که می‌رود فیلم غیر‌کمدی می‌بیند، انتظارش آن است که منطق روایت درست باشد مثل «مست عشق»، فیلم‌نامه‌اش و کلا همه‌چیزش درست باشد؛ من از این زاویه هم می‌بینم و دوست دارم شما نظراتتان را در این باب بیان کنید که انگار ساخت کمدی خوب و درست کار هرکسی نیست و حالا نه این‌که مردش نیست، بلکه آن‌مدل ساختن خیلی راحت‌تر و مهم‌تر، آن مدل ساختن خیلی کم‌خطرتر است، بله چون من وقتی بخواهم یک درد اجتماعی را بگویم با رسالت اجتماعی یک هنرمند، محدودیت‌هایی دارم؛ این را نگویم به این‌فرد بر بخورد یا آن را نگویم به آن سازمان برمی‌خورد؛ این حرف را نزنم یک جریان مغرضی بیاید و سوءاستفاده‌ بکند و بزرگنمایی کند و...

 

صالحی: مشکل دیگری که وجود دارد این است که برخی از فیلم‌ها اساساً کمدی نیستند اما به‌عنوان کمدی به مخاطب عرضه می‌شوند. مثلا فیلم زهرمار در حقیقت یک درام است اما با استفاده از المان‌ها و ظاهری کمدی، مانند پوسترهای رنگارنگ یا بازیگرانی که در ژانر کمدی مشهور هستند، به مخاطبان به‌عنوان کمدی فروخته می‌شوند. این باعث سرخوردگی مخاطب می‌شود، زیرا برای دیدن یک فیلم کمدی به سینما می‌رود اما با چیزی غیر از آن روبه‌رو می‌شود.

 

زهرایی: حالا مثل این، ما فیلم «ویلای ساحلی» را هم داریم؛ درواقع اینها فیلم‌هایی هستند که می‌خواهند کمدی باشند ولی نتوانسته‌اند؛ به قول شما استفاده‌ کرده‌اند از عناصر فونت کمیک و کارتونی و رنگی و درخشان، از بازیگرانی که به‌عنوان بازیگر ژانر کمدی شناخته شده‌اند و وجود یک‌سری صحنه‌هایی که حالا کمی هم خنده‌دار باشند؛ اینها در آن‌دسته واقع می‌شوند، کمدی‌هایی که به‌هیچ‌وجه روح کمدی به خودشان نگرفتند و کمدیِ واقعی نشدند و طبیعتا مخاطب از این طیف استقبال نمی‌کند.

فیلم سینمایی ویلای ساحلی - لبخند سبز

زمانی: یک نکته این است که در فضای کمدی، من می‌توانم خیلی از مسائل را راحت‌تر بیان کنم و فشارها و ارتباط‌های دیگر ژانرها را ندارد. همچنین، بازدهی کمدی سریع‌تر است. از طرف دیگر، چون مخاطب فیلم اجتماعی خوب نمی‌بیند، به سمت فیلم‌های کمدی گرایش پیدا کرده که این روند ممکن است به‌جایی برسد که ژانرهای غیرکمدی در آینده نزدیک عملا از سینما حذف شوند.

 

زهرایی: یک مسأله‌ای وجود دارد؛ ما می‌رسیم به این‌که اکنون به‌هر‌دلیلی کمدی پا گرفته اما یک آسیبی در این وسط دیده می‌شود که همه اذعان دارند ولی گویا زیاد کار جدی هم درباره‌اش انجام نمی‌شود؛ من نمی‌دانم به چه‌دلیلی و این‌که اصلا مسئولش کیست‌؛ این بحث عبارات و کنایات و شوخی‌های خارج از عرف و تابوشکنانه که متناسب با فرهنگ ما نیست، از شوخی‌های جنسی گرفته تا حرف‌های رکیک؛ من خودم چند فیلم در سینما دیدم؛ بچه سیزده‌ساله نشسته کنارم و این بسیار آسیب‌زاست. من با دخترم که بیست‌ساله است چنین‌چیزی را بشنویم، خجالت می‌کشم که این حرف جلوی ما زده می‌شود، ولو این‌که بخواهیم بخندیم به یک چنین‌حرفی که در شأن جامعه هم نیست. این هم خیلی دامن‌گیر شده و یکی هم این‌که باز در‌کنار این مسأله، خیلی ارزش‌ها دارد زیر سؤال می‌رود؛ یعنی یک‌چیزهایی که یک حرمتی داشت، یک اتفاقی بوده حالا دارد به طنز کشیده می‌شود و لگدمال می‌شود و می‌خندند؛ عادی‌سازی می‌شود و درنهایت قبح‌زدایی از آنها صورت می‌گیرد. پس یک پرسش بزرگ در ذهنم شکل می‌گیرد: کدام ممیزی، کدام سازمان سینمایی پاسخگوست؟

 

روحانی: در مورد تأثیر کمدی بر مخاطب، باید به درجه‌بندی سنی توجه شود. برخی از آثار، بدون در نظر‌گرفتن گروه سنی مخاطبان، تأثیرات منفی بر نوجوانان دارند. این موضوع نیازمند نظارت دقیق است.

 

صالحی: کمدی تأثیر زیادی بر جامعه دارد. برای مثال، زمانی که برنامه پاورچین پخش می‌شد، اصطلاحاتی مثل «پاچه‌خواری» به‌سرعت در جامعه جا‌افتاد‌ اما متاسفانه، برخی از آثار کمدی امروزی باعث عادی‌سازی بی‌احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب شده‌اند. همچنین، در موضوعات اجتماعی مانند مهاجرت، سینمای ما کم‌کاری کرده و به‌همین دلیل، جوانان تحت تأثیر فرهنگ‌های دیگر مخصوصا فرهنگ کره قرار گرفته‌اند و به دنبال مهاجرت به این کشور هستند که می‌شود با زبان طنز مشکلات مهاجران را بیان کرد؛ چیزی که در «پایتخت ۱» دیدیم.

 

زمانی: کمدی‌های گذشته، مانند «اجاره‌نشین‌ها» یا «مارمولک» مسائل اجتماعی را با زبان طنز بیان می‌کردند و ماندگار شدند،‌ اما کمدی‌های امروزی بیشتر به کلیشه‌ها و شوخی‌های سخیف متکی هستند. این روند باعث افول کمدی شده و نیازمند بازنگری است.

 

صالحی: یکی از دلایل افول کمدی بی‌توجهی به نگارش فیلم‌نامه است. بسیاری از فیلم‌نامه‌ها بدون دقت و صرف زمان کافی نوشته می‌شوند و به‌همین دلیل، آثار ماندگاری مثل «مهمان مامان» ایجاد نمی‌شوند.

مهمان مامان - لبخند سبز

زهرایی: حالا ما با چند مسأله مواجهیم؛ یکی این‌که عوامل سینمایی از نویسنده تا تهیه‌کننده و کارگردان و همه عناصری که در تولید سینما دخیل‌اند، چرا این نوع کمدی را دارند رواج می‌دهند؟ مسأله بعدی این‌که چرا برخی مدیران و مسئولان اجازه‌ نشر چنین آثاری به‌صورت فراگیررامی‌دهند؟وسؤال مهم‌تراین‌که مردم ماچراراضی به دیدن چنین آثاری می‌شوند؟یعنی فرض کنیدتویک شهری بگویند غذا نیست و باید یک غذای آلوده‌ای که می‌دانند با خوردن آن مریض و مسموم می‌شوندبخورند؛چرا باید کسی این غذا را بخورد؟ به زبان دیگر، شما هر غذایی نمی‌خورید، پس هر فیلمی هم نبینید. بحث اصلی این است که چرا مخاطب خودش را تسلیم کرده؟ الان این ما با این سه موضع مواجه هستیم که هرکدام کار کارشناسی برای خودش می‌طلبد. من می‌خواهم به این نقطه برسم و فلش را سمت خودمان بگیرم که نقش منتقدین در روشن‌کردن مخاطبین چیست؟تأثیر منتقدین درهدایت افکار مدیران چیست ونقش منتقدین آگاه و دانا در کمک به سینماگران، حالا تهیه‌کننده، کارگردان و نویسنده چیست و چرا این مسأله اصلا جایش تا حالا خالی مانده؟ ما در فوتبال و ورزش به‌طور خاص یک برنامه‌هایی داشتیم که روی باشگاه‌ها اثرگذار بود، روی نظر فدراسیون اثرگذار بود، یعنی کمک می‌کرد به بهتر‌شدن عملکرد ورزش. روی افکار اجتماعی یک کشور اثرگذار بود، اما چرا در حیطه‌ی سینمای ما این اتفاق رخ نداد؟

 

صالحی: یکی از دلایل این موضوع می‌تواند اخلاق‌مداری باشد که هم می‌تواند خوب باشد و هم بد‌؛ یعنی ممکن است بگوید که چون با فلان فیلم‌ساز دوستم، پس چیزی ننویسم که ناراحت شود. دلیل دیگر هم وجود نقدهای سفارشی است که در همه‌جای دنیا هم معمول است. تولیدکننده پول می‌دهد که نقدی مثبت برای فیلمش نوشته ‌شود تا مردم را به دیدن فیلم تشویق کند. این نوع نوشته‌ها در سینما به «ریویو» یا «نوشته‌های سینمایی» معروف است که بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد، نه نقد واقعی. در ایران به هر نوشته‌ای نقد می‌گوییم. ما در ادبیات سینمایی سه نوع نوشته داریم: نقد، ریویو و تحلیل. نقد برای قبل از اکران عمومی است که منتقد نظر شخصی خود را می‌دهد و می‌گوید که کلیت فیلم را می‌پسندد یا نه. ریویو هم برای قبل از اکران است که توضیحش داده شد. تحلیل برای بعد از اکران است که فیلم را از تمام زوایا بررسی می‌کند. اگر به این نتیجه برسیم که دوستی‌ها باید در جای خود باشد و همان‌طور که فیلم‌ساز زحمت خودش را کشیده، منتقد هم وظیفه دارد محاسن و ایرادات فیلم را به مردم بگوید، وضعیت بهتر خواهد شد.

 

روحانی: من فکر می‌کنم که اگر ما به‌عنوان یک منتقد بتوانیم قبل از ساخت فیلم رسالت خود را انجام دهیم، کمک بزرگی به سینما کرده‌ایم. ما باید قبل از این‌که فیلم ساخته شود و قبل ازاین‌که پروانه نمایش داده شود، نظر بدهیم. به نظر من باید شورایی وجود داشته باشد که مشاوره‌های لازم را به شورای نمایش و مجوزهای سینمایی ارائه دهد. این‌کار می‌تواند به ارتقای دانش عمومی فیلم‌سازها کمک کند.

 

زمانی: این سه‌گانه‌ای که شما مطرح کردید را این‌گونه پاسخ می‌دهم کمک منتقدان به سیاست‌گذاران این است که تا زمانی که آنها آمار فروش سینما را به‌عنوان موفقیت می‌بینند، فیلم‌های گیشه‌ای بیشتر تولید می‌شود اما اگر ما منتقدان شاخص‌هایی برای موفقیت تعیین کنیم، شاید بتوانیم به سیاست‌گذاری سینما کمک کنیم. دومین کمک به مخاطبان است که منتقدان می‌توانند تأثیرات منفی برخی از فیلم‌ها را برجسته کنند. عواملی که می‌توانند بر فرهنگ اجتماعی، گفتاری و سبک زندگی تأثیر بگذارند. سومین کمک مؤثرین به عوامل سینمایی، دور‌شدن از کلیشه‌های مرسوم است. منتقدین می‌توانند نشان دهند که می‌توان فیلم‌های کمدی متفاوتی را ساخت که هم فروش می‌کنند و هم معقول ارزیابی می‌شوند، بدون این‌که نیاز به استفاده از کلیشه‌ها یا مسخره‌کردن مسائل گذشته باشد.

 

زهرایی: در آخر نکته‌ای را هم باید اضافه کنم؛ صرف‌نظر از آن‌که ما چهار حلقه‌ تولیدکنندگان و عوامل سینمایی و مخاطبین و مدیران سینمایی و پس از آنها منتقدین را داریم، حتی اگر ما هر منتقد خوبی هم داشته باشیم یا تربیت بکنیم و درّ و گوهر هم بیفشانند، اگر تریبون و بلندگو نداشته باشند، باز هیچ فرقی ندارد. یک منتقد وقتی در فضای مجازی خودش ‌چیزی را منتشر کند، یک تعداد مخاطب محدودی دارد؛ این نیاز به بلندگویی دارد؛ حالا رسانه ملی، رسانه‌های جمعی یا روزنامه‌های چاپی هست. نمی‌دانم ولی نیاز به بلندگویی دارند تا آن پیامشان و رسالتشان و آنچه فکر می‌کنند صحیح است و خدمت به جامعه محسوب می‌شود، به گوش بقیه رسیده شود تا نظراتشان نشر پیدا کند و ایرادهای سینمای ما دربیاید و با خرد‌جمعی جامعه به یک چارچوب بهتری برسد؛ به‌نظرم این، آن حلقه‌ آخر است که اگر نباشد، حداقل زحمات یا فعالیت‌های منتقدین البته آگاه دیده نمی‌شود و نباید از آن غافل بود؛ و این امر محقق نمی‌شود جز با یک عزم جدی جمعی در حیطه عمل؛ وگرنه تمام مسئولین، مخاطبین و یا منتقدین بنشینند و بگویند مشکل کار کجاست، بدون عمل مشکلی حل نمی‌شود. باید برای نقد عالمانه و آگاهانه فضاسازی شود تا در درازمدت ذره‌ذره بر مخاطبین، مدیران و سازندگان تأثیر بگذارد.

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر
هدر سایت
هفته نامه خبر سبز
رپرتاژ آگهی
تبلیغات
تبلیغات2
تبلیغات3
تبلیغات4
تبلیغات5
دانلود نشریات لبخند سبز
آخرین اخبار