لبخند سبز - فیلم سینمایی منو ساخته «مارک مایلود» و نوشته «ست ریس» و «ویل تریسی» محصول سال ۲۰۲۲ که قرار بوده در ژانر وحشت قاطی شده با کمدی یا همان کمدی ترسناک تولید شود و از آنجایی که این دو از قدیم سر مسائل کلی اختلاف داشتند، نتوانسته است فیلم درخور توجهی حداقل در این گونه سینمایی باشد.
اگر کارگردان و نویسنده این اثر فقط به یک جنبه آن دقت میکردند مثلاً فقط فیلم ترسناک میساختند و یا فقط کمدی قطعاً بهتر بود.
البته میتوان این را هم متصور شد که اول قرار بوده ترسناک بسازند و خودشان بعد از دیدن فیلم کلی به آن خندیدند که چهکاری کردند.
درنتیجه گفتند میگوییم کمدی ترسناک است بلکه بفروشد که این کار گرفت و فروخت.
فیلم منو که در حقیقت مثل منوهای رستورانهای بینراهی از پیتزا تا آبگوشت را دارد، یک داستان منسجم و قابلقبول را دنبال نمیکند و تنها کاری که انجام میدهند هرچند دقیقه یکبار ریف فاینز که در نقش سرآشپز جولیان اسلوویک بازی کرده است، دو دست خود را به هم میکوبد تا به همه بگوید این داستان جدیدی شروع شد که باز جای تشکر دارد.
فیلم در مورد یک عده آدم پولدار از همهچیز بیخبر و یک پسر عاشقپیشه البته عاشق غذا با بازی نیکلاس هولت در نقش تایلر که همراه با یک دختر که معلوم است از توی کوچه پیداکرده و گفته بیا شام برویم رستوران مهمان من باش و او هم قبول کرده که نقشش را آنیا تیلور-جوی که در فیلم مارگو میلز صدایش میزنند، بازی نموده که همگی با خواندن شعر پارسال بهار دسته جمعی … سوار بر کشتی به سمت جزیرهای دورافتاده حرکت میکنند تا یک شام لاکچری چند صد دلاری و شاید هم چند هزار دلاری بخورند.
ولی شام در ادامه داستان تبدیل به درد و مرض میشود و یقه تکتکشان را میگیرد و این یقهگیری است که دلهرهآور میشود.
ولی ازآنجاییکه ما با این آدمها هیچ هم ذات پنداری نداریم پس به نحوی از اینهمه بلا که سرشان میآید دلمان خنک میشود و در اعماق وجودمان لبخند میزینم و این میتواند همان قسمت کمدی داستان باشد.
این فیلم بهجز سروته نداشتن و معلوم نبودن منظور کارگردان چند نکته آموزنده دارد:
۱- با پسرانی که جنبه ندارند رستوران نروید. در این فیلم تایلر چند بار به مارگو گفت من پول غذا را دادم پس بخور و حرف نزن.
۲- درگوشی حرف زدن از کارهای بدی است که برخی افراد انجام میدهند. پیشنهاد میکنم هیچوقت درگوشی حرف نزنید چون ممکن است خودکشی کنید.
۳- من تو عمرم رستوران لاکچری نرفته بودم. یعنی از این مدل رستورانها که سنگ را با چهارتا گل تزئین میکنند و میگویند غذا گلسنگ داریم نرفتم که به برکت کارگردان این را هم دیدیم تا آرزو به دل از این دنیا نرویم.
راستش تنها دفعهای که جلویم سنگ گذاشتند، سر غذا قهر کردم وقتی برگشتم مادرم سنگ گذاشت تو بشقاب گفت کوفت کن.
فکر کنم اینها هم موقع غذا قهر کرده بودند که برایشان سنگ آوردند.
۴- از قبل وقت نگیرید. هرکجا میخواهید بروید از قبل وقت نگیرید. همینجوری سرزده بروید هم جانتان در امان است و هم اینکه حس مسئولین را درک میکنید که سرزده با شصتتا دوربین و خبرنگار میروند.
۵- هر زمان هوس کردید از این مدل رستورانهای باکلاس بروید حتماً یک لقمه نان و پنیر با خودتان داشته باشید. چون اینها یک قاشق ته ظرف میریزند و میگویند غذا همین بود. ولی اگر نان و پنیر همراه تان باشد سیر بیرون میآیید و حال سرآشپز را میگیرید البته خانم ها بعدا میتوانید به مادر شوهر، خواهر شوهر، جاری، کل فامیل شوهر، زن داداش و هر آن کس که از نزدیکشان رد میشود پزش را بدهید که رفتیم فلان رستوران چه غذایی داشت لاکچری ولی نگویید نان و پنیر خوردیم.
نکات آموزنده به پایان رسید ولی خوب اگر من جای کارگردان اثر بودم حداقل دو تا صحنه ترسناک و یا چند تا کار و جمله کمدی به فیلم اضافه میکردم که بعد از تمام شدن بیننده ما را برای خشک شدن بر روی طناب پهن نکند.
این فیلم را میتوانید از فیلیمو یا نماوا تماشا کنید.