لبخند سبز - تاریخ پیدایش تعزیه به صورت دقیق پیدا نیست. برخی با باور به ایرانیبودن این نمایش آیینی، پاگیری آن را به ایران پیش از اسلام به پیشینهٔ سههزارسالهٔ سوگ سیاوش پهلوان داستانهای ملی ایران نسبت داده و این آیین را مایه و زمینهساز شکلگیری آن دانستهاند. برخی پژوهشگران نیز پیشینهٔ آن را به آیینهایی چون مصائب میترا و یادگار زریران بازمیگردانند و برخی پیدایش آن را متأثر از عناصر اساطیری میان رودان، آناطولی و مصر، و کسانی نیز مصائب مسیح و دیگر افسانههای تاریخی در فرهنگهای هند و اروپایی و سامی را در پیدایش آن کارساز دانستهاند؛ ولی به گمان بسیار، تعزیه — جدا از شباهتهایش با عزاداریهای آیینی گذشته — شکل تکاملیافتهتر و پیچیدهتر سوگواریهای سادهٔ شیعیان سدههای نخستین برای کشتهشدگان کربلا است.
برخی دیگر با استناد به گزارشهایی، پیدایش تعزیه را مشخصاً از ایران پس از اسلام و مستقیماً از ماجرای کربلا و کشته شدن حسین و یارانش میدانند. در دورهٔ اخیر سوگواری برای کشتگان کربلا از سوی دوستداران اهل بیت در آشکار و نهان در عراق، ایران و برخی از مناطق شیعهنشین دیگر انجام میگرفت؛ چنانکه ابوحنیفه دینوری، ادیب، دانشمند و تاریخنگار عرب، در کتاب خود از سوگواری برای خاندان علی به روزگار امویان خبر میدهد.
اگر تعزیه را به معنی عزاداری و سوگواری و نه به معنی شبیهخوانی امروز گمان کنیم، نخستین سوگواری بعد از پیشامد عاشورا از سوی گواهان عینی واقعهٔ کربلا بوده که در سنین کودکی و نوجوانی پس از عاشورا به اسارت رفتند؛ در واقع از هنگامی که قافلهٔ اسرا به طرف شام حرکت نمودند. برخی شبیهخوانی و برپایی تعزیه را جهت تماشای عینی واقعهٔ کربلا به یزید نسبت دادهاند که گویا از عاملین واقعهٔ کربلا خواسته بود تا اعمالی را که مرتکب شدهاند نمایش دهند و برخی به صفویه، دیلمیان و قاجاریه.
اما شکل رسمی و آشکار این سوگواری، به روایت ابنکثیر، برای نخستین بار در زمان حکمرانی دودمان ایرانی شیعهمذهب آل بویه صورت گرفت.این سوگواری به گونهای بود که معزالدوله احمد بن بویه در دهم محرم سال ۳۵۲ هجری قمری در بغداد به مردم دستور داد که برای سوگواری، دکانهایشان را بسته و بازارها را تعطیل کرده، نوحه بخوانند و جامههای خشن و سیاه بپوشند.از این دوره دستههای عزاداری و نوحهخوانی رایج شده و پایههای نمایش شبیهگردانی ایران گذاشته شد.
در دوران حکومت سلطان محمد خدابنده، شیعیان حداکثر استفاده را در انجام مراسم سوگواری و بزرگداشت خاندان محمد میکردند اما سوگواریها در این فاصلهٔ تاریخی سبک مشخصی نداشت. بهتدریج و به مرور زمان، عزاداریها برای حسینبن علی، شکل و شیوهٔ مشخصی پیدا کرد.
تعزیه بیشترین رواج خود را با حمایت دولت و حکومت صفویان پیدا کرد. در دورهٔ شکوفایی تعزیه، با رواج تشیع و دلایلی مانند روضهخوانی و حملهخوانی تعزیه از حمایت بیشتری برخوردار شد.
اسماعیل مجللی در کتاب شبیه نامه ضمن مردود شمردن تمامی نظریات فوق به صراحت اعلام کردهاست که تعزیه حاصل تشکیل محافل ادبی در دوران قاجاریان و ایجاد رنسانس و نهضت بازگشت ادبی بود که علاوه بر ادبیات هنرهای دیگری همچون موسیقی، معماری، نقاشی و… در دوره قاجار به خدمت تعزیه درآمد. که به نظر میرسد صحیحترین نظریات باشد.
تعزیه اما در دورهٔ ناصرالدین شاه به اوج خود رسید و بسیاری این دوره را عصر طلایی تعزیه نامیدهاند. تعزیه که پیش از آن در حیاطکاروانسراها، بازارها و گاهی منازل شخصی اجرا میشد، اینک در اماکن باز یا سربستهٔ تکایا و حسینیهها به اجرا درمیآمد. معروفترین و مجللترین این تکایا، تکیهٔ دولت بود که در همین دوره به دستور ناصرالدین شاه و مباشرت دوستعلیخان معیرالممالک در سال ۱۳۰۴ هجری قمری ساخته شد.تکیهٔ دولت در زمان ناصرالدین شاه به تقلید از تماشاخانه اپراهالانگلستان ساخته شد که ابتدا به منظور یک سالن تئاتر ساخته شد اما با مخالفتهایی که بود به تکیه تبدیل شد. از دیگر تکیههای معروف آن زمان تکیهٔ معاونالملک در کرمانشاه بود. در آغاز سلطنت ناصرالدین شاه، تعزیه در ۳۰۰ مکان مشخص برپا میشد.تعزیه تا زمان مشروطیت در اوج ماند.
در سالهای آغاز دیکتاتوریرضاخان، یعنی پس از ۱۳۰۴ هجری شمسی، اجرای تعزیه و روضهخوانی رفتهرفته ممنوع اعلام شد و با تخریب تکیهٔ دولت به دستور رضاخان، تعزیه پا به دوران افول خود گذاشت. هرچند پس از شهریور ۱۳۲۰ دیگر بار سر برآورد، اما در برابر سرگرمیهایی همچون سینما و تئاتر، نتوانست موقعیت و عظمت پیشین خود را بازیابد. شهر نطنز دارای چهار تکیه تعزیه است که در اوایل دوران قاجاریه به سبک تکیه دولت تهران احداث شده و هر ساله محرم مراسم تعزیه در آن برپا میگردد.
انواع شبیه خوانی
شبیه از درون سوگواریهای مذهبی برآمده و خود نیز جزئی از سوگواری بهشمار میرود. اما رفتهرفته با پیمودن مسیر تکاملی، انواع تعزیهها به وجود آمد. شبیه را میتوان به تعزیهٔ دوره، تعزیهٔ زنانه و تعزیهٔ مضحک تقسیم کرد.
تعزیه شامل: تعزیههای پیش واقعه، تعزیه واقعه و تعزیههای پس واقعه و تعزیههای مضحک، پیش واقعه شامل تعزیههایی که قبل از روز عاشورا بودهاند، مثل ذبح اسماعیل، سلیمان و بلقیس، تعزیه حضرت امیر و… تعزیههای واقعه: مربوط به کشتگان کربلا و کسانی که در روز دهم سال ۶۱هجری در روز عاشورا به کشته شدند رسیدند. تعزیههای پس واقعه شامل تعزیههایی که بعد از روز عاشورا اتفاق افتاده، مثل: بازار شام، ورود به مدینه، عبداله عفیف، و…
به علت وابستگی تعزیه به عاشورا، معمولاً در ۹۰درصد شبیههای پیش یا پس واقعه به کربلا گریزی زده میشود.
تعزیه دوره
تعزیه دوره عبارت است از نمایش چندین دستگاه تعزیه به گونهای همزمان بهطوریکه چندین گروه تعزیهخوان در یک محل یا محلهای مختلف، آن را میخوانند. شیوهٔ کار به این صورت است که گروه نخست پس از پایان بخشیدن به کار خود در محل نخست، به محل دوم میرود و در آنجا همان دستگاه را تکرار میکند و دستهٔ دوم جای گروه اول را گرفته، دستگاه دیگری را به نمایش درمیآورد. آنگاه گروه نخست پس از به پایان بردن کار در محل دوم به محل سوم میرود و گروه دوم نیز که کار خود را در محل اول پایان بخشیده، جای گروه نخست را در محل دوم میگیرد. به همین صورت چندین دستگاه تعزیه به صورت همزمان به نمایش درمیآید. در برخی جاها تعزیهٔ دوره را در میدانی گرد و پر از تماشاگر بازی میکردند.
تعزیه میدانی
تعزیه ای که در مکانهای وسیع (میدان) در حضور بینندگان پر شمار و همراه با صحنه آراییهایی مانند ساخت نخلستان، رود و.. در مقیاسی کوچکتر نسبت به میدان کربلا است تا بدین ترتیب صحنه برای مخاطبین باور پذیرتر باشد. یکی از بزرگترین تعزیههای میدانی ایران که به ثبت ملی فرهنگی رسیده است هز ساله در ایام دهه محرم با حضور دهها هزار نفر بیننده در روستای صحرارود شهرستان فسا در استان فارس برگزار میشود.
تعزیهٔ زنانه
تعزیهٔ زنانه نمایش تعزیهای است که روزگاری به وسیلهٔ زنان و برای تماشاگران زن، معمولاً در دنبالهٔ مجلس روضهخوانی اجرا میشد و تنها به صورت کاری تفننی بر جا ماند و عمومیت و توسعهای نیافت. این تعزیهها را در فضای باز حیاطها یا تالارهای بزرگ خانهها اجرا میکردند. بازیگران شبیهخوانها زنانی بودند که پیش از آن در مجلسهای زنانهٔ «ملا» روضه میخواندند یا پای چنین مجلسهایی راه و رسم بازیگری را آموخته بودند. آنها نقش مردان مجلسهای مختلف را نیز خود بازی میکردند. داستان این تعزیهها مثل مضامین تعزیهٔ معمولی بود، با این تفاوت که قهرمانهای اصلیش را بیشتر زنان تشکیل میدادند. تعزیهٔ زنانه تا میان عهد قاجار گاهگاه در خانههای اشرافیان بازی میشد و رفتهرفته تا اواخر این دوره از میان رفت.
تعزیهٔ مضحک
تعزیهٔ مضحک، تعزیهای است شاد با مایههایی سرشار از طنز، کنایه، لعن و نفرین. افراد در این تعزیه به تمسخر دینستیزان و کسانی میپردازند که به محمد و امامان شیعه و خاندان آنها ستم یا بیادبی کردهاند. اگر اولیاخوانی در این تعزیهها نقش داشته باشد، حضورش چه در گفتار و چه در رفتار توأم با وقار و متانت است، در حالی که دیگران هر یک به جای خود با بازیها و حرکتهایی مضحک و خندهآور ظاهر میشوند و شادی میآفرینند. گاهی هم برای نشان دادن مجلس کفار از مطربان و تقلیدگران و مسخرگان استفاده میکردند که چون مراد از این استفاده تمسخر و توهین به آنها بود، طبعاً منعی نیز نمیتوانست داشت. این نوع تعزیهها معمولاً روزهای جمعه و عیدهای مذهبی و برای شاد کردن مردم اجرا میشد
تعزیه در دنیا
در میان شیعیان غیرایرانی (در عراق و شبهقارهٔ هند) لفظ تعزیه با وجود ارتباط با مصائب کشتگان کربلا، به معنای «شبیهخوانی» به کار نمیرود بلکه آنان تعزیه را مراسمی نمادین میدانند که در آن دستههای عزاداری در طول مراسم، شبیهضریح یا تابوتحسینبن علی را بر دوش کشیده و در پایان روز عاشورا و همچنین اربعین آن را به خاک میسپارند.به نوشتهٔ آنهماری شیملدر قرن سیزدهم ه.ق /نوزدهم م. در قلمرو سلطنت اَوَدْه در لکهنویهند، تعزیه به منزلهٔ یکی از تماشاییترین نمایشها، در حضور سلاطین برگزار میشد. وی مشخص نمیکند که این نمایش تماشایی چه بوده و چه عناصری داشتهاست.
در ناحیهٔ کارائیب، برای نمونه در جزیرهٔ ترینیداد نیز تعزیه به مراسمی نمادین مربوط میشود که به آن «تَجَه» یا «هوسَی» (حسین) میگویند. عمدهترین بخش آن آداب مربوط به مراسم تابوت استتجه را در روزهای محرم ساخته و پس از نمایش، آن را در آب غرق میکنند.
گفتنی است که این قبیل مراسم نمادین در نواحی دیگر جهان، از جمله در اندونزی با عنوان تابوت، نیز برگزار میشود. یکی از اصلیترین مراسم سنتی مربوط به ماه محرم در اندونزیمراسم تابوت است. در یکی از نواحی اندونزی مردم تابوتی چوبی را که با کاغذهای رنگارنگ تزئین شده و بر روی آن قبر حسین بن علی تصویر شدهاست بر دوش میکشند و این تابوت را تمام روز به حرکت درآورده و در شهر میگردانند و در عصر عاشورا آن را به دریا میاندازند.