لبخند سبز - مستند «رؤیای ناتمام» داستان اردوی تیم ملی فوتسال بانوان ایران را روایت میکند و به زندگی شخصی و موانع خانوادگی این ورزشکاران میپردازد که با وجود تمام مشکلات برای قهرمانی در آسیا و رفتن به جام جهانی جنگیدند.
این فیلم به وضوح در ژانر مستند مشاهدهای یا آزاد قرار میگیرد. رویکرد روایی غالب در این اثر رویکرد مشاهده محور مشارکتی است. تیم سازنده به گفته خود چندین ماه به طور شبانهروزی در کنار ورزشکاران حاضر بوده و این حضور طولانی و بیواسطه امکان ثبت لحظات صمیمی و خصوصی را فراهم کرده است. دوربین نه به عنوان یک مزاحم که به عنوان بخشی پذیرفته شده از محیط عمل میکند و این مهمترین دستاورد فیلم است. ما شاهد گفتگوهای خودمانی بازیکنان در اتاقها، صحنههای تمرین و استراحت و لحظات دشوار روانی آنان هستیم. این رویکرد مشارکتی عمیق به مستند سازان اجازه داده تا حالات و روحیات درونی ورزشکاران را آنگونه که خود تجربه میکنند ثبت کند نه آنگونه که از بیرون به نظر میرسد.
تأثیر این رویکرد بر حس واقعیت فیلم انکار ناپذیر است. بیننده احساس میکند به حریم خصوصی این قهرمانان ملی راه یافته و بیپرده با ترسها، امیدها و رنجهای آنان مواجه میشود. صحنههای به یاد ماندنی مانند لحظه خط خوردن بازیکنان و مواجهه تلخ آنان با رفتار نا مهربانانه برخی خانوادهها یا دغدغه مربیان که ناچار به انتخابهای سخت هستند به دلیل همین رویکرد، قدرتمند شده است. دوربین در این لحظات دنبال سوژه نمیگردد بلکه درست در مرکز حادثه حاضر است و بیآنکه وقفهای ایجاد کند واقعیت را همانگونه که جریان دارد ضبط میکند. ریتم مناسب و تدوین حساب شده نیز به انتقال این حس جاری بودن زندگی کمک میکند.
با این حال همین نقطه قوت در جای دیگری به چالشی برای اثر تبدیل میشود. نزدیکی بیش از حد و همذاتپنداری طولانی مدت تیم سازنده با ورزشکاران گاهی باعث شده فیلم موضعی یکسویه بگیرد. همانطور که اشاره شده به دلیل نزدیکی فیلم در قسمتهایی به شکلی فمینیستی و با گرایش مشخص به قاضی میرود. اگرچه با خانوادههای ورزشکاران گفتگو شده اما این گفتگوها به گونهای هدایت شده که انگار تنها هدف محکوم کردن مخالفان است. اینجا رویکرد مشاهده محور محض نقض میشود و رویکرد تفسیری یا حتی القایی جای آن را میگیرد. فیلم در بیان مشکلات واقعی زنان ورزشکار کاملاً صادق است اما در ارائه علل این مخالفتهای خانوادگی که میتواند ریشه در مسائل فرهنگی، اجتماعی یا حتی اقتصادی داشته باشد چندان عمیق نمیشود. این یک سویگی میتواند از قدرت اثربخشی اجتماعی فیلم بکاهد زیرا تنها مخاطب همسو را تأیید میکند و مخاطبی که نیاز به اقناع دارد ممکن است پس بزند.
صدا و موسیقی متن در خدمت روایت هستند و دیالوگها به اندازه و به موقع استفاده شدهاند. نوآوری اصلی فیلم در موضوع و زاویه دید آن است. پرداختن به ورزش بانوان و نمایش تلاشها و مصائب آنان از درون اردوی تیم ملی کاری است که پیش از این کمتر دیدهایم. این نگاه از درون و تمرکز بر فرآیند به جای نتیجه ورزشی باعث تمایز اثر شده است. حس غرور و افتخاری که در پایان در مخاطب ایجاد میشود نه فقط به دلیل قهرمانی که به دلیل همدلی عمیقی است که با این ورزشکاران پیدا کردهایم. ما آنان را تنها در لحظه دریافت مدال نمیبینیم بلکه ماهها رنج و تلاش آنان را برای رسیدن به آن لحظه از نزدیک لمس کردهایم.
در نهایت رؤیای ناتمام به دلیل اتخاذ رویکرد مشاهده محور مشارکتی موفق شده تصویری صمیمی، واقعی و تاثیرگذار از زندگی ورزشی بانوان ایرانی ارائه دهد. این فیلم یک کار بزرگ و پرزحمت است که روحیه تلاش و عشق به میهن را به خوبی نشان میدهد. اگرچه در تعادل بخشی به روایت و پرهیز از جهتگیریهای احساسی میتوانست محکمتر عمل کند اما بدون شک گامی مهم در مستندسازی ورزشی کشور و روایت داستانهای ناگفته زنان ایران است. این اثر ثابت میکند که بزرگترین قهرمانیها گاهی در نبردهای خارج از زمین شکل میگیرند.