لبخند سبز - در ارزیابی چهل و دومین جشنواره فیلم کوتاه تهران اگر چه میتوان از نقاط قوتی مانند تداوم نقش تاریخی در کشف استعدادها، استمرار چرخه تولید و نمایش برای فیلمسازان جوان و حفظ جایگاه نمادین آن در تقویم فرهنگی کشور سخن گفت، اما ارتقای حرفهای و تثبیت اعتبار بینالمللی جشنواره مستلزم مواجهه بیتعارف با ضعفهای ساختاری و محتوایی آن است. این ضعفها در سطوح راهبری، برنامهریزی، تجربه مخاطب و معرفی آثار در سطح جهانی تبلور یافته و بدون اصلاح شفاف و مبتنی بر شاخصهای سنجش، جشنواره از نقش بالقوه خود به عنوان موتور محرک سینمای کوتاه فاصله خواهد گرفت.
مشکل بنیادین جشنواره فیلم کوتاه تهران هویت مبهم و فقدان توجه به مأموریت اصلی آن است. جشنواره فیلم کوتاه تهران به طور تاریخی چندین نقش موازی از جمله کشف استعدادها، برگزاری رقابت هنری، ارائه آموزش و ارتباط با بازار بینالمللی را بر عهده دارد، اما نبود نقشه راه روشن و اولویتبندی در اجرای این نقشها، جشنواره را به مجموعهای از آیینها و مراسم شبیه کرده است. این نقیصه باعث شده است که تصمیمگیریها حالت تاکتیکی و مقطعی به خود بگیرد.
مسئله مکان و تجربه مخاطب نیز از جمله نقاط ضعف جدی جشنواره محسوب میشود. انتخاب فضاهای غیرسینمایی برای مراسم اختتامیه هرچند ممکن است از جنبه برندینگ جذاب باشد، اما با توجه به نبود استانداردهای آکوستیک و نوری به افت کیفیت تجربه بصری و شنیداری مخاطب میانجامد.
این امر به ویژه در مراسم اختتامیه که اوج رویداد محسوب میشود، پیام حرفهای جشنواره را مخدوش میسازد. راه حل این معضل بازگشت به سالنهای سینمایی استاندارد برای بخشهای اصلی و استفاده هدفمند از فضاهای جایگزین برای رویدادهای جانبی است.
از ایرادات مهم انتخاب محلهای نمایش، فاصله بسیار زیاد آن تا نزدیکترین وسایل حمل و نقل عمومی و مرکز شهر و تنها دلیل انتخاب، توجه به «جذابیت بصری» و شاید اسپانسر شدن این مجتمع برای برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران بوده است؛ انتخابی که در سالهای گذشته هم باعث حاشیه و برکناری دبیر جشنواره توسط رئیس سازمان سینمایی وقت شد.
اگر محل نمایش به نحوی باشد که مردم و مخاطبان خاص فیلم کوتاه بتوانند از دیدن این آثار لذت ببرند، قطعاً کیفیت آثار و تعامل و آشنایی مخاطبان با این گونه آثار سینمایی افزایش پیدا میکند. لازم به ذکر است که در طول سال به جز چند سالن محدود که به نقد و بررسی فیلم کوتاه میپردازند، نمایش عمومی دیگری وجود ندارد.
در حوزه اطلاعرسانی و رسانه، جشنواره از فقدان یک ساختار حرفهای رنج میبرد. نبود کیت رسانهای چند زبانه، دسترسی دشوار به اطلاعات و ضعف در تولید محتوای داده محور، باعث شده بود که پوشش رسانهای جشنواره پراکنده و عمدتاً محدود به رسانههای داخلی باقی بماند.
این در حالی است که بینالمللیسازی واقعی مستلزم ارائه تصویری حرفهای و منسجم به رسانههای جهانی است. انتشار یک «کتابچه سالانه سینمای کوتاه» شامل دادههای آماری و تحلیلهای محتوایی میتواند جشنواره را از سطح یک «برگزارکننده» به «مرجع دانشی» ارتقا دهد.
بین المللیسازی جشنواره نیز نیازمند بازتعریف جدی است. حضور نمادین چند مهمان یا اثر خارجی به خودی خود به معنای بینالمللی بودن نیست. ایجاد پلهای پایدار از طریق برگزاری پنلهای انتقال تجربه با متخصصان مرجع، انعقاد تفاهمنامههای تبادلی با جشنوارههای معتبر و به ویژه راهاندازی «بازار فیلم کوتاه» برای معرفی آثار به پخشکنندگان و پلتفرمهای بینالمللی، از ضرورتهای تحقق این هدف است. تعریف شاخصهای کلیدی عملکرد برای اندازهگیری دستاوردهای بینالمللی، امکان ارزیابی عینی را فراهم میآورد.
در حوزه آموزش و توانمندسازی، کارگاههای جشنواره عمدتاً حالت مقدماتی و فاقد خروجی عملی بودند. طراحی مسیرهای آموزشی سطحبندیشده برای سطوح مختلف فیلمسازان و ارائه دورههای تخصصی در مراحل پیش از جشنواره میتواند هم به کیفیت آثار ارسالی بیفزاید و هم جشنواره را از نقش «غربالگر» به «توانمندساز» ارتقا دهد.
ضعف در چرخه انتخاب آثار و توازن ژانری، تصویر جشنواره را به یک رویداد سلیقهای تقلیل داده است. سطح کیفی اکثر آثار راه یافته به جشنواره در حد این رویداد فرهنگی با سابقه نبود و شاید بتوان گفت بیش از نیمی از فیلمها تولیدات دانشجویی بودند که برای تست و تجربهاندوزی و نه یک رقابت بینالمللی تولید شده بودند.
در کنار این ضعفها، جشنواره فیلم کوتاه تهران از نقاط قوت قابل توجهی نیز برخوردار است که از جمله آنها میتوان به نقش تاریخی در معرفی استعدادها، ایجاد چرخه تولید نمایش بازخورد، برگزاری منظم این رویداد و توجه به مسائل اجتماعی در آثار منتخب اشاره کرد.
با این حال، این نقاط قوت در غیاب ساختارهای دانشی و صنعتی پایدار به طور کامل به فعل در نمیآیند.
برای تحول در جشنواره، تعریف شاخصهای کلیدی عملکرد و اجرای نظرسنجیهای استاندارد از متخصصان با تواناییهای مختلف ضروری است. همچنین ایجاد آرشیو آنلاین پایدار، رعایت استانداردهای دسترسپذیری برای گروههای مختلف مخاطبان و شفافسازی در مورد بودجه و چارچوب همکاری با اسپانسرها از دیگر الزامات است.
در جمعبندی نهایی مسیر اصلاح جشنواره نه پیچیده، بلکه نیازمند اراده، نظم و جسارت برای ترجیح گفتوگوهای دشوار و خروجیهای مستند بر آیینهای ظاهری است. اعتبار واقعی از مسیر شفافیت، کیفیت تجربه مخاطب و اتصال به جهان حرفهای به دست میآید. با چیدمان دوباره اتاقهای مختلف این «خانه اول سینمای کوتاه ایران» شامل اتاق داوری، آموزش، رسانه، بازار و آرشیو، جشنواره میتواند از محلی صرفاً برای اعطای جایزه به موتور راهبری یک اکوسیستم زنده تبدیل شود که توانایی معرفی آثار برتر به سینمای جهان را دارد.