لبخند سبز - مستند «من تروریست نیستم» به وضعیت پیچیده منطقه سیستان و بلوچستان و شهر چابهار میپردازد و تلاش میکند مفاهیم فقر و تروریسم را در کنار فقدان امکانات اولیه و معضل طرز تفکر اشتباه بررسی کند.
این فیلم در ژانر مستند اجتماعی کنش گرا قرار میگیرد. ژانری که هدف اصلی آن نه فقط مستند سازی یک واقعیت که بسیج افکار عمومی و جلب توجه به یک معضل برای ایجاد تغییر است. با این معیار کلیدی موفقیت مستند من تروریست نیستم نه در زیبایی شناسی تصویر یا عمق تحلیل که در پتانسیل اثرگذاری اجتماعی آن ارزیابی میشود.
نقطه قوت اصلی فیلم انتخاب موضوعی داغ و ضروری است. پرداختن به سیستان و بلوچستان با تمام پیچیدگیهای امنیتی، اقتصادی و اجتماعی آن خود یک حرکت جسورانه است. فیلم با شجاعت مسئله حساس تروریسم را در کنار ریشههای اقتصادی آن مانند بیکاری و نبود فرصتهای شغلی مطرح میکند. این رویکرد دوگانه نشان میدهد که امنیت و توسعه دو روی یک سکه هستند و نمیتوان آنها را جدا از هم دید. معرفی سوخت قاچاق به عنوان یک معضل بزرگ اقتصادی و اجتماعی نیز از بخشهای آگاه ساز فیلم است. این بخش به خوبی نشان میدهد که چگونه یک فعالیت غیرقانونی میتواند به یک شغل کاذب و پرخطر برای مردم محروم تبدیل شود و چرخه معیوب فقر و نا امنی را تقویت کند.
با این حال، همین جا نقطه ضعف اصلی فیلم در مسیر اثرگذاری اجتماعی خودنمایی میکند. فیلم همانطور که اشاره شده بیشتر جنبه بیانیه دارد و به دل ماجرا ورود نمیکند. این سطحینگری میتواند پتانسیل آن برای ایجاد تغییر را کاهش دهد. یک مستند کنشگرای مؤثر نیازمند ارائه تحلیلی عمیق و نشان دادن پیوندهای علّی و معلولی است. برای مثال فیلم به بیکاری اشاره میکند اما به ندرت به ریشههای تاریخی این بیکاری یا سیاستهای کلانی که منجر به محرومیت ساختاری در منطقه شده میپردازد. این باعث میشود مخاطب عام درکی ساده انگارانه پیدا کند که گویی حل همه مشکلات فقط با ایجاد چند شغل ممکن است.
بخش گفتگو با سرمایهگذاران بومی و غیربومی یکی از جذابترین قسمتهای فیلم است. این بخش به فیلم این فرصت را میدهد که روایتی امیدوار کننده و سازنده ارائه دهد. نشان دادن افرادی که با وجود مشکلات و حتی تهدیدهای امنیتی حاضر به سرمایهگذاری و ساخت مجتمع گردشگری هستند خود یک پیام قدرتمند است. این قسمت اثبات میکند که توسعه اقتصادی و ایجاد زیرساخت میتواند بهترین پاد زهر برای خشونت و افراطیگری باشد. این تصویر مثبت میتواند نگرش مخاطب را نسبت به منطقه تغییر دهد و آن را نه فقط به عنوان کانون بحران که به عنوان سرزمینی پر از ظرفیت و افراد مصمم معرفی نماید. این تغییر نگرش اولین گام ضروری برای جذب حمایت عمومی و سرمایهگذاری بیشتر است.
اما فیلم در بهرهگیری کامل از این پتانسیل نیز کم میآورد. گفتگوها بیشتر به بیان کلیات و مشکلات میپردازند و کمتر وارد جزئیات ملموس میشوند. مخاطب کنجکاو است بداند این سرمایهگذاران دقیقاً با چه موانع اداری یا امنیتی روبهرو شدهاند و جامعه محلی چه واکنشی به این پروژهها نشان داده است. ارائه چنین جزئیاتی میتوانست الگویی عملی برای سایرین باشد و اثر بسیج کنندگی فیلم را چند برابر کند.
در نهایت مستند من تروریست نیستم کاری ارزشمند و شجاعانه است که پرده از روی یکی از مهمترین و حساسترین موضوعات کشور برمیدارد. قدرت اصلی آن در آگاهی بخشی اولیه و شکستن کلیشههای رایج درباره منطقه است. فیلم نشان میدهد که تروریسم محصول فقر و نا امیدی است و مردمان این سامان بیش از هر چیز تشنه توسعه و عدالتاند. اما اگر هدف ایجاد یک حرکت اجتماعی پایدار است باید پا را فراتر از یک بیانیه گذاشت. این اثر میتوانست با عمق بخشیدن به تحلیلها، نشان دادن دادههای آماری دقیقتر، ارائه راهحلهای عینی و روایت داستانهای شخصی، تأثیرگذارتر باشد و عمق زخم را بهتر نشان دهد و نسخهای قویتر برای التیام آن ارائه نماید. با این حال همینکه این گفتگو را آغاز کرده گامی ضروری و قابلاحترام است.