لبخند سبز - «آنسوی درختان » مستندی در ژانر اجتماعی ـ تاریخی است که روایت خود را بر زندگی مادری روستایی بنا میکند؛ زنی که فرزندش را در جنگ ایران و عراق از دست داده و حالا، در روزهای پراضطراب جنگ دوازده روزه و زیر سایه تهدید بمباران، حاضر نیست خانه و درختانی را ترک کند که برایش یادگار آن فقداناند. فیلم داستان ایستادگی فردی است در برابر ترسی جمعی؛ ایستادگی زنی که حافظه جنگ را نه در شعار، بلکه در زیست روزمرهاش حمل میکند.
رویکرد روایی مستند میان بازنمایی محور و مشارکتی معلق است. فیلم ساز نه کاملاً به مشاهده خالص متکی است و نه با دخالت آگاهانه، روایت را هدایت میکند. این انتخاب میتوانست به خلق حسی از واقعیت بیواسطه منجر شود، اما به دلیل ضعف در سازماندهی روایت، نتیجه بیشتر به نوعی پراکندگی میانجامد. ایده مرکزی فیلم روشن است: مادران شهدا همچنان خود را مدافع این سرزمین میدانند و حتی جانشان را نیز در این راه میگذارند. با این حال، این مضمون در سطح باقی میماند و به بیان قانعکنندهای نمیرسد. فیلم میخواهد وفاداری و پایداری را نشان دهد، اما زبان رواییاش آنقدر منسجم نیست که این پیام را به تجربهای درونی برای مخاطب تبدیل کند.
ریتم اثر در مجموع مناسب است و فیلم دچار کشآمدگی زمانی نمیشود، اما نبود یک نقطه اوج تأثیرگذار، انرژی روایت را خنثی میکند. پایانبندی، بیش از آنکه جمعکننده باشد، رهاشده است؛ گویی فیلم از ایستادن بر یک نتیجه روشن پرهیز میکند. تدوین، مهمترین ضعف ساختاری اثر است. آوردن «وعده صادق» در ابتدای فیلم و سپس قطع به تصاویر خرابیهای تهران، بدون ایجاد پیوند معنایی، نهتنها تعلیق نمیسازد، بلکه ناخواسته این حس را القا میکند که روایت خود نیز به منطق زمانی و مفهومیاش باور ندارد. این آشفتگی تدوینی، مستقیماً بر حس واقعیت اثر میگذارد و آن را متزلزل میکند.
در سطح تصویر، قاببندیها اغلب معمولیاند. نور طبیعی روز و نورپردازی داخلی، بهویژه در فضاهای بسته، قابل قبول است و گاه حس زیست روستایی را منتقل میکند، اما برخی نماها میتوانستند با دقت بیشتری انتخاب شوند تا نسبت مادر با درختان و محیط اطرافش معنای بصری پررنگتری بیابد. صدا و بهویژه استفاده از رادیو، یکی دیگر از نقاط چالشبرانگیز فیلم است. ناهماهنگی میان متن رادیو و تصویر ــ از اعلام برنامههای سبک تا مارشهای جنگی یا اخبار متناقض ــ بهجای ایجاد لایهای نمادین، نوعی گسست روایی میسازد و انسجام اثر را کاهش میدهد.
«آنسوی درختان» مستندی است با سوژهای انسانی و ظرفیتمند که در چارچوب ژانر اجتماعی ـ تاریخی میگنجد، اما به دلیل ناتوانی در تثبیت رویکرد روایی خود، از تبدیل شدن به اثری عمیق و ماندگار بازمیماند. فیلم میخواهد واقعیت را ثبت کند، اما این واقعیت، بهجای آنکه از دل انسجام بیرون بیاید، در شکاف میان صدا، تصویر و تدوین پراکنده میشود.