«با هم» در تنهایی، بازخوانی انسان معاصر سینمای آذربایجان در جشنواره فیلم شهر
مهدی صالحی
لبخند سبز - فیلم «با هم» (Birlikdə) ساخته وحید مصطفیاف که در سال ۲۰۲۳ در کشور آذربایجان تولید شد و در نهمین جشنواره فیلم شهر تهران به نمایش درآمد، اقتباسی از رمان «Möcüzələr baş vermir» (معجزهها اتفاق نمیافتند) نوشته رامیز فَتَلیاُف است؛ نویسندهای که در ادبیات آذربایجان جایگاه ویژهای دارد و آثارش اغلب با مضامین فلسفی، اجتماعی و روانشناختی شناخته میشوند.
مصطفیاف که پیشتر در عرصه رسانه و مستندسازی فعال بوده در این فیلم تلاش کرده است تا از دل یک روایت ادبی تصویری سینمایی خلق کند که هم به لایههای روانی شخصیتها وفادار باشد و هم بتواند در بستر شهری معنای اجتماعی پیدا کند.
اقتباس در این فیلم صرفاً ترجمه متن به تصویر نیست؛ بلکه بازآفرینی سینمایی یک جهان ذهنی است. مصطفیاف با حذف برخی عناصر روایی و تمرکز بر موقعیتهای انسانی فیلم را به یک درام موقعیت محور تبدیل کرده است که در آن شخصیتها نهتنها با یکدیگر بلکه با خود و با ساختارهای اجتماعی پیرامونشان درگیرند.
این شیوه اقتباس در سینمای آذربایجان کمتر رایج بوده و «با هم» را به اثری خاص در میان تولیدات اخیر این کشور تبدیل کرده است.
در مرکز روایت شخصیتهایی قرار دارند که در یک فضای شهری با یکدیگر تعامل میکنند، اما این تعامل نه از جنس همزیستی ساده بلکه از جنس تقابلهای درونی، سوءتفاهمهای اجتماعی و تلاش برای یافتن معنا در زندگی روزمره است.
فیلم با نگاهی فلسفی به مفهوم «با هم بودن» میپردازد؛ اینکه آیا انسانها واقعاً میتوانند در کنار هم زندگی کنند یا تنهایی سرنوشت محتوم هر فرد است. این پرسش در ساختار روایی فیلم بهصورت ضمنی و در لایههای مختلف مطرح میشود؛ از دیالوگهای کمحجم گرفته تا سکوتهای معنادار و قاببندیهایی که اغلب شخصیتها را در فضاهای بسته یا نیمه عمومی نشان میدهند.
از نظر بصری، «با هم» به سبک مینیمالیسم شهری نزدیک است. استفاده از نور طبیعی، طراحی صحنه ساده و قابهایی که شخصیتها را در موقعیتهای ایزوله نشان میدهند به انتقال حس خفگی و انزوا کمک میکند.
موسیقی فیلم، با بهرهگیری از عناصر بومی آذربایجان فضایی احساسی و درونی ایجاد میکند که مکمل روایت است. تدوین فیلم نیز بر اساس ریتم درونی شخصیتها شکل گرفته است، نه بر اساس حادثه یا تعلیق. این رویکرد باعث میشود مخاطب بهجای دنبال کردن یک داستان خطی درگیر تجربه روانی شخصیتها شود.
در نقدهای منتشرشده در رسانههای آذربایجانی از جمله در سایتهای فرهنگی مانند ANS Press و AzCinema، «با هم» بهعنوان اثری تأملبرانگیز و متفاوت در ژانرهای جنایی و درام با رویکرد اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. منتقدان این فیلم را نمونهای از سینمای اقتباسی - تفسیری دانستهاند که با بهرهگیری از ادبیات، روانشناسی اجتماعی و زبان تصویری مینیمالیستی به بازنمایی وضعیت انسان معاصر در بستر شهری میپردازد.
در یکی از نقدهای منتشرشده در ANS آمده است: «فیلم نهتنها داستانی از ناکامیهای فردی است بلکه بازتابی از بحرانهای اخلاقی و اجتماعی در جامعه مدرن آذربایجان است؛ جامعهای که در آن همزیستی به آرمانی دوردست تبدیل شده است.»
حضور این فیلم در بخش بینالملل جشنواره فیلم شهر تهران نیز نشان دهنده همخوانی آن با محورهای جشنواره است؛ زندگی شهری، روابط انسانی و چالشهای اجتماعی. داوران جشنواره، فیلم را به عنوان نمونهای از سینمای اجتماعی منطقه قفقاز انتخاب کردهاند که میتواند برای مخاطب ایرانی نیز قابل درک و هم ذات پندار باشد.
از منظر روانشناختی فیلم را میتوان در چار چوب نظریههای تنهایی اگزیستانسیال، تعامل نمادین و بحران معنا تحلیل کرد. شخصیتهای فیلم در تلاشاند تا در جهانی که ارتباطات انسانی شکننده شده است، معنا و پیوندی بیابند. این تلاش گاه به شکست میانجامد و گاه به لحظهای از همدلی ختم میشود، اما در هر حال فیلم نشان میدهد که «با هم بودن» بیش از آنکه یک وضعیت باشد یک آرمان است. این نگاه در سینمای اجتماعی آذربایجان کمتر دیده شده و «با هم» را به اثری پیشرو در این زمینه تبدیل کرده است.
در مصاحبهای که وحید مصطفیاف با رسانههای آذربایجانی انجام داده تأکید کرده است که هدفش از ساخت این فیلم نه صرفاً روایت یک داستان بلکه ایجاد فضایی برای تأمل درباره وضعیت انسان در جامعه مدرن بوده است. او گفته است: «ما در جهانی زندگی میکنیم که ارتباطات انسانی در حال فروپاشیاند؛ اما هنوز امیدی هست هنوز میتوان با هم بود اگر بخواهیم.» این نگاه در ساختار فیلم نیز بازتاب یافته و «با هم» را به اثری فلسفی- اجتماعی تبدیل کرده است.
در مجموع «با هم» را میتوان نمایندهای از سینمای اجتماعی آذربایجان دانست که با نگاهی انسانی و شهری در تلاش است تا پیامهایی جهانی درباره همزیستی و تفاهم فرهنگی ارائه دهد. این فیلم با روایت چندلایه و فضاسازی دقیق توانسته است در جشنواره فیلم شهر جایگاهی شایسته بیابد و به عنوان نمایندهای از سینمای منطقه، مخاطب ایرانی را نیز به تأمل و هم ذات پنداری دعوت کند. حضور آن در جشنواره فرصتی برای آشنایی با سینمای قفقاز و دغدغههای مشترک شهری در جهان امروز است.